فروش آنلاین مقالات دانشجویی، پروپوزال، پروژه، گزارش کارآموزی و کارورزی، طرح کسب و کار، طرح توجیهی کارآفرینی ، بروشور، پاورپوئینت و...

محل لوگو

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 29
  • بازدید دیروز : 291
  • بازدید کل : 671941

مقاله37_مقاله دادرسی ویژه جرائم اطفال


مقاله37_مقاله دادرسی ویژه جرائم اطفال

فهرست مطالب

عنوان صفحه

 

 

مقدمه. 1

فصل اول:بزهکاری اطفال

تاریخچه بزهکاری.. 3

تاریخچه اطفال بزهکار. 3

طفل در حقوق ايران. 5

کودکان بزهکار. 6

 

فصل دوم:انواع جرایم و علل ارتکاب بزهکاری

انواع جرایم ارتکابی اطفال و نوجوانان. 9

بخش اول: جرایم بر ضد اشخاص... 9

بخش دوم : جرایم بر ضد اموال. 9

بخش سوم: جرایم بر ضد نظم عمومی جامعه. 9

علل ارتکاب بزهکاری در کودکان و نوجوانان. 10

 

فصل سوم:شیوه رسیدگی به اتهامات اطفال

تعقیب و تحقیقات مقدماتی.. 13

احضار یا جلب... 14

ضرورت تشکیل پرونده شخصیت... 14

اهمییت وجود نیروی انتظامی زن ویژه اطفال. 15

وظایف پلیس زن ویژه اطفال و نوجوانان. 15

ضرورت تشکیل دادگاه ویژه اطفال. 16

شیوه انتخاب و شرایط خاص قضات اطفال. 18

شیوه رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان. 19

رعایت اصول بنیادین دادرسی کیفری.. 20

تسریع در رسیدگی.. 20

ضرورت حضور والدین، سرپرستان قانونی ومشاور حقوقی.. 21

بازداشت پیش ا زمحاکمه. 22

الف

غیر علنی بودن تحقیقات و دادرسی.. 24

نحوه اتخاذ تصمیم و صدور حکم. 25

حضوری بودن رأی.. 25

قابلیت تجدید نظر تصمیمات در مراجع عالی قضایی و صادر کننده رأی.. 26

نتیجه گیری.. 29

منابع. 30

 

مقدمه

افراد جامعه سرمایه هاومنابعانسانیآنجامعهمحسوبمی شوندوپیشرفتوتوسعة جامعهارتباطمستقیمیباکیفیتمنابعانسانیآنداردواطفالونوجواناناصلیترینو مهمترین بخش این منابع تلقی می شوند.»کنفوسیوسحکیمچینیمعتقداستاگرقصد دارید سرمایه گذاری یک ساله نمایید، برنج بکارید و اگر قصد دارید سرمایه گذاری میان مدت نمایید درخت بکارید ولی اگر قصد دارید سرمایه گذاری بلند مدت نمایید، انسان تربیت کنید

پس اطفال بهترین سرمایه گذاریاستکههر دولتی می تواند انجام دهد و هیچ کشوریبدونسرمایه گذاریعظیمدرمورداطفالخودبه توسعه پایدار و ارزشمند نخواهد رسيد.

از بارزترین سرمایه های یک کشور کودکان آن جامعه اند که اگر سرمایه گذاری مادی و معنوی صحیحی انجام شود، بالطبع از آینده ای بدون واهمه برخوردار خواهیم شد در غیر اینصورت اطفال بزهکار امروزی به جانی خطرناک آینده تبدیل خواهند شد لذا رعایت حقوق آنان وظیفه تک تک ماست. برای تمامی بشریت مایه شرمساری است که تعداد اطفال بزهکار روزانه افزایش یابد در حالیکه وضعیت زندگی و میزان رعایت حقوق اطفال و زنان میتواند یکی از مهمترین شاخص های استحکام جوامع و رعایت حقوق شهروندی باشد.

هدف از انجام این پژوهش بررسی بزهکاری اطفال و علل بزهکاری و نحوه دادرسی بزهکاری اطفال و نوجوانان در جهت آشنایی بیشتر با قوانین کشوری مجازات اطفال است که به روش توصیفی- کتابخانه ای انجام شده است. سوالات بسرای مطرح است که در این پژوهش به آنها پاسخ داده می شود. از جمله آیا ارتباط بین سرشت اطفال و ارتکاب بزهکاری وجود دارد؟ ارتباط بین وضعیت خانواده و بزهکاری چیست؟ آیا برای دادرسی اطفال قوانین خاصی وجود دارد؟ شیوه بازداشت و تشکیل پرونده اطفال چگونه است؟

خانواده نقش بسزایی در بزهکاری اطفال دارد و بزهکاری اطفال نشأت گرفته از نحوه تربیت و سرشت او می باشد. اطفال بزهکار نیاز به توجه ویژه از نظر بررسی و مجازات دارند که قوانین خاصی برای تأدیب آنها وجود دارد و دادگاه های ویژه اطفال برگزار می شود. طبق بررسی تحقیقات به عمل آمده توسط سایرین نیاز به برگزاری محاکمه ویژه اطفال اثبات شده است. این پژوهش شامل تاریخچه بزهکاری، انواع جرائم اطفال، علل ارتکاب بزهکاری و نحوه بازداشت و محاکمه اطفال می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول:

بزهکاری اطفال


 

تاریخچه بزهکاری

در دوره قدیم و قبل از رواج یافتن تفکر علمی ، ناهنجاری امری ذاتی و سرشتی تلقی می شد و متفکران قدیم معتقد بودند افراد همانطور که خصوصیات جسمانی مثل رنگ مو ، چشم و غیره را از والدین خود به ارث می برند ، به همان ترتیب رفتارهای خود را نیز از والدین دریافت می کند . به نظر آنها افراد یا ذاتاً نیکو سیرت هستند ، و یا بد سیرت و این سرشت و ذات هم امری طبیعی است و از هنگام تولد شکل گرفته است. لذا افرادی که ذاتاً بد سیرت هستند کجرو و منحرف باقی می مانند زیرا طبیعت و دست تقدیر آنها را چنین آفریده است و کاری هم از دست بندگان ساخته نیست . این تفکر سنتی با آغاز مطالعات علمی و بررسی های گوناگون در زمینه بزهکاری از بین رفت و بعد از آن تبیین های متعددی از جانب بسیاری از صاحب نظران در مورد بزهکاری ارائه گردید و از اوایل قرن بیستم مسئله بزهکاری و شناخت شخصیت منحرفان به منظور اصلاح و پیشگیری آنان بیش از پیش مورد بحث و بررسی قرار گرفت. به ویژه در این رابطه روانشناسی ، روان پزشکی و روانکاوی هم توسعه یافته بود و می شد از یافته های دانش های مذکور اطلاعات قابل استفاده و مفیدی برای شناخت منحرفان ، اصلاح و یا پیشگیری آنان بدست آورد . در عصر ما تحقیقات و بررسی ها در زمینه بزهکاری و انحرافات مورد بحث دانشمندان رشته های مختلف است . از جمله روانشناسان ، روان پزشکان ، روان شناسان اجتماعی ، جامعه شناسان ، حقوقدانان ، زیست شناسان ، مسئولان جامعه و بالاخره سیاستمداران و گردانندگان جامعه و بدیهی است که آن تا چه حد گسترده است . به طور کلی پیشینه مطالعات بزهکاری در سه عرصه عمده صورت گرفته است که عبارتند از :

۱- دیدگاه زیست شناختی

۲- دیدگاه روان شناختی

۳- دیدگاه جامعه شناختی

 

تاریخچهاطفال بزهکار

در جوامع اولیه با سرگذشت غم انگیز آن شروع می شود . در دوران قدیم کسانی که ( اعم از طفل یا بزرگسال ) برخلاف مقررات اجتماع خود رفتار می کردند یک فرد خبیث و غیر قابل ترحم محسوب می شدند و مردم برای در امان ماندن از غضب الهی و نابودی ، متهم را به شدیدترین وجه مجازات می کردند و عفو جزء معایب به شمار می رفت و در صورت وقوع جرم از طرف کسی ، اقوام و کسان وی نیز در امان نبودند و بسا اطفال را به انتقام اینکه پدرشان مرتکب قتل یا جرمی شده بود ، به قتل می رساندند و بدین گونه عدالت را اجرا می کردند . در اثر تحولات اجتماعی و نفوذ احکام مذهبی ، برای مجازاتها حدی قائل شدند و قصاص جای انتقام را گرفت ، قانون قصاص در قوانین رومی ، یونانی ، مصر و اسلامی وجود داشت . مثلاً در احکام حضرت موسی ( دین یهود ) چشم برای چشم و دندان برای دندان تعیین شد ، و در این مورد نیز اطفال از انتقام در امان نبودند و در صورتی که طفلی مرتکب جرم می شد مورد مجازات قرار می گرفت .

با پیشرفت تمدن سن اطفال و میزان مسئولیت آنان در ارتکاب جرایم مورد توجه قرار گرفت و در قوانین کیفری مجازات اطفال بزهکار خفیف تر از مجازات بزرگسالان پیش بینی شد .

در قرن ۱۳ میلادی « سنت لویی » پادشاه فرانسه فرمان صادر کرد که اطفال تا ۱۰ سال غیر مسئولند ، و مجازات اطفال بزهکار تا ۱۴ را پرداخت تاوان و تنبیه بدنی و شلاق تعیین نمود . همچنین تاکید کرد که اطفال و جوانان در زندان ها از بزرگسالان تفکیک و جدا نگهداری شوند .

در روسیه طبق قانون ۱۷۴۲ م افراد تا ۱۷ سال از شکنجه بدنی و مجازات مرگ معاف شدند و طبق فرمان کاترین دوم افراد تا ۱۰ سال غیر مسئول و در صورت ارتکاب جرم برای تنبیه به والدین و یا به اربابشان سپرده می شدند و مجازات کار با اعمال شاقه در مورد اطفال بزهکار ۱۰ تا ۱۴ سال اجرا نمی شد و به طور کلی مجازات اطفال بزهکار تا ۱۷ سال خفیف تر از مجازات بزرگسالان بود .

با ظهور مذهب مسیح ، عقاید اخلاقی فلاسفه آمیخته با افکار مذهبی گردید و رحم و نیکوکاری که یکی از اصول مذهب مسیح است سبب شد که روحانیون به فکر اصلاح و تربیت بزهکاران بوده و در هدایت و حمایت اطفال بی پناه کوشا باشند . تحت تاثیر عقاید آنان در سال ۸۱۳ میلادی از طرف مجمع عمومی روحانیون مسیحی پیشنهاد شد که به زندانیان مخصوصاً اطفال کاردستی آموخته شود و با نصایح سودمند آنان را به راه راست هدایت کنند .

در اجرای روشهای اصلاحی و تربیتی در سال ۱۶۰۲ در شهر آمستردام اولین زندان تربیتی جهت اطفال بزهکار افتتاح شد . و در سال ۱۶۶۷ در شهر فلورانس ایتالیا اولین زندان به سیستم انفرادی جهت نگهداری اطفال تاسیس گردید . در سال ۱۷۰۳ م در رم زندان تربیتی مخصوص جوانان به نام سنت میشل افتتاح شد و جوانان این زندان روزها به صورت دسته جمعی کار می کردند . شب ها در سلول به سر می بردند .

در سال ۱۸۱۵ م اصطلاح بزهکاری اطفال برای اولین بار در قوانین انگلستان عنوان شد و بعدها به عناوین مختلف از قبیل اطفال بزهکار یا بزهکاری جوانان و غیره در تمام دنیا متداول گردید .[۳]

پس از جنگ دوم جهانی دولت ها با وجود گرفتاریهای سیاسی در صدد چاره جویی و پیش گیری از افزایش جرائم ارتکابی اطفال بر آمدند . در فرانسه قوانین مربوط به اطفال مورد بررسی و تجدید نظر قرار گرفت .

ژنرال دوگل با تصویب قانون ۲ فوریه ۱۹۴۵ م تمام مقررات و قوانین مربوط به اطفال را لغو کرد و اطفال کمتر از ۱۸ سال را غیر مسئول اعلام و مجازات افراد مذکور را اجرای روشهای اصلاحی و تربیتی و درمانی تعیین نمود .

در انگلستان نیز در سال ۱۹۴۷ م قانون مربوط به اطفال مورد تجدید نظر قرار گرفت و اطفال کمتر از ۱۷ سال در دادگاه های جنجه و کمتر از ۱۵ سال در دادگاه های جنایی از محکومیت به حبس معاف شدند و در سال ۱۹۶۰ م نیز مجدداً اصلاحاتی در قانون مزبور به نفع کودکان انجام گرفت .

دول مترقی دیگر مانند آلمان ، سوئیس ، شوروی ، اسرائیل و ژاپن نیز در قوانین مربوط به اطفال بزهکار اصلاحاتی بوجود آوردند که در همه آنها سعی براین بوده است که تا حد امکان برای مجازات اطفال بزهکار از روش های تربیتی ، اصلاحی و درمانی استفاده کنند .

 

طفل در حقوق ايران

از نظر حقوق ايران طفل به كسي اطلاق مي شود كه از نظر سن به رشد كامل جسمي و روحي براي شركت در مسائل اجتماعي و خانوادگي نرسيده باشد. بنابراين اصل بر اين است كه اطفال با رسيدن به سن معيني از نظر طبيعي و قواي هوشي تحول كلي پيدا كرده و از نظر روحي و جسمي آمادگي شركت در زندگي اجتماعي و خانوادگي را پيدا میکنند.(کاتوزیان1366"3)

كودكان در طول حيات خود با مراقبت و مواظبتي كه از آنان به عمل ميآيد به تدريج تكامل پيدا ميكنند تا اينكه در وضعيت بعضي از اندامهاي بدن آنان تغييراتي حاصل ميشود كه نشانه بلوغ طبيعي آنهاست، رسيدن به بلوغ طبيعي به تنهایي كافي براي قابليت اطفال در جهت اعمال و اجراي حقوق آنان نيست بلكه بايد از نظر قواي عقلي نيز به چنان تكاملي دسترسی پيدا كنند كه بتوانند با قوه تميز توانایی تشخیص خوب از بد را دارا شوند. رسيدن به اين دو مرحله است كه اطفال را رشيد مي سازد و به او اهليت استيفا مي دهد. همانطور كه گفته شد طي اين دو مرحله در تمام اطفال همسان نيست و به عوامل مختلفي بستگي دارد. بنابراين، در تمام كشورها براي جلوگيري از بروز مشكلات عملي و رفع اختلافات كه موجب نابساماني در امر حمايت از حقوق اطفال ميشود سن معيني را آماره رشد اطفال فرض نموده و خلاف آن را محتاج به اثبات دانسته اند. به موجب ماده 1207 قانون مدني اطفال محجورند و از تصرف در اموال و حقوق مالي خود ممنوع هستند. بنابراين، اطفال از اهليت دارا شدن حق (اهليت استيفاء يا اهليت تملك) زماني بهره مند مي شوند كه به سن رشد و بلوغ قانوني رسيده باشند و تا زماني كه به اين سن نرسند، كليه حقوق او با وساطت ولي يا قيم او قابل اجرا و اعمال است

 

کودکان بزهکار

کودکان بزهکار در اصطلاح علوم روانی و تربیتی امروز ، به طور کلی به افرادی گفته می شود که عموماً یک معما و یا حداقل یک مشکل تربیتی برای جامعه ، پلیس و کارگردانان دستگاه های قضایی به شمار میروند .

البته بزهکاری این کودکان دارای مراحل و شدت و ضعف فراوان است . مثلاً از یک دزدی کوچک ، فرار از مدرسه و … شروع می شود و به انواع بزهکاری ها ، طغیان علیه قانون ، انجام اعمال شنیع و جنایات مانند قتل نفس ، عمل منافی عفت و نظایر آن منتهی می گردد . این گونه کودکان نه تنها یک مشکل ، بلکه یک معما و مسئله بزرگ اجتماعی محسوب می شوند و هر متفکر اجتماعی می تواند به خود حق بدهد که درباره آنها و رفتار ضد اجتماعی آنان بیندیشد .

کودکان بزهکار غالباً کسانی هستند که در کانون خانواده ای نابسامان ، خانواده ای که از فروغ پرتو محبت ، گرم و روشن نشده است ، پا به عرصه وجود نهاده اند و یا احیاناً از کودکی بنا به عللی ، مفهوم زندگی ثابت خانوادگی را درک نکرده اند و یا حداقل به جای محبت از ترحم دیگران برخوردار شده اند و در نتیجه رشد عاطفی شخصیت آنان متوقف مانده است . این محرومین لطف و محبت ، این قربانیان جهل و بی مهری خانواده و محیط ، ناچار نیاز به خودنمایی و جلب توجه خود را از راههای دیگر که به زیان اجتماع است ارضا می کنند . آنان اگر دخترند ، چه بسا به فحشا تن در می دهند ، و به خاطر اطفاء عطش محبت خویش به سهولت فریب تملق و زبان بازی مردان هوسران را می خورند و اگر پسرند ممکن است به آسانی علیه قانون و اجتماع قد برافراشته و دستهای خود را به جرم و جنایت بیالایند و به هر گونه دروغ و تقلب و دزدی و پستی تن بدهند و غالباً بدبین . کینه توز نسبت به همه کس باشند .

این کودکان چرا به جرم و جنایت دست می آلایند ؟ آیا آنان فطرتاً جانی آفریده شده اند ؟ یا آنکه بیمارانی روانی اند و در اثر ابتلای به یک بیماری روحی مرتکب جرم و جنایت می گردند ؟ و یا مسئله و مشکل دیگری دارند ؟ و بالاخره با آنان چگونه باید رفتار کرد و از ابتلا به بزهکاری به چه نحو باید جلوگیری نمود؟ آیا حبس و نگهداری در زندان یا موسسات تربیتی توانسته است تعدادشان را کاهش دهد ؟ و اگر نمی تواند ، عیب کار کجاست ؟ از کودک بزهکار ؟ و یا از گرداندگان این موسسات که نتوانسته اند به درون وی مراجعه کنند و مشکلش را دریابند و در صدد رفع ناراحتی و معالجه اش بر آیند؟

شمار زیادی از کودکان بزهکار و مرتکبین اعمال خلاف قانون کسانی هستند که تنها بر اثر یک اختلال جزئی در ترشح یکی از غدد درونی * و بر هم خوردن توازن شیمیایی بدن خود ، کج خلق و در نتیجه خلاف کار و بزهکار می شوند .

کسانیکه دچار اختلال پاروای از این غدد می گردند به آسانی نمی توانند با زندگی و مردم از در آشتی در آیند ، کیفرهای سخت و پر شکنجه ، زندان با اعمال شاقه و نظیر آن نمی تواند اخلاق این گونه اشخاص را تغییر دهد . آنها بیمارند باید آنها را به جای کیفرهای شدید یا نگهداری در موسسات تربیتی ، معالجه و مداوا کرد و برای سازش مجدد با خانواده و اجتماع آماده نمود .

آیا موسسات تربیتی ما در برنامه کار خود تا کنون توجهی به این موضوع داشته اند ؟ به هر حال نگهداری طفل در موسسات آموزشی و تربیتی مخصوصاً در سنین کم مسائل و مشکلات فراوان ایجاد می نماید . به طور مثال در کانون اصلاح و تربیت طفل از مهر و محبت خانوادگی محروم و از کمبود محبت رنج می برد و به همین لحاظ حس کینه و انتقام جویی در او تقویت می گردد و به خاطر سلب آزادی اش نسبت به اجتماع بد بین می گردد و یا اطفال در کانون های تربیتی ممکن است با افراد منحرف آشنا شده و با طرح دوستی و تشکیل باند برای آینده نقشه های خطرناک طرح کنند و تعلیمات آموزشی و حرفه ای کانون ، نه تنها آنها را به سوی یک زندگی سالم راهنمایی نکند بلکه وجود دوستان ناباب و نفوذ آنان آینده خطرناکی را برایشان پی ریزی نماید .

 


 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم:

انواع جرایم و علل ارتکاب بزهکاری

 


 

انواع جرایم ارتکابی اطفال و نوجوانان

انواع مختلف جرایم اطفال از قدیمی ترین در جوامع بشری وجود داشته و می توان گفت که از عمر این پدیده اجتماعی همانقدر می گذرد که از عمر جوامع بشری گذشته، منتهی باید توجه داشت که تا قبل از انقلاب صنعتی نوزدهم اینگونه جرایم به درستی شناخته نشده بود و آن چنان وسعت و گسترش نیافته بود که جنبه یک پدیده اجتماعی را پیدا نماید. از قرن نوزدهم به بعد است که جرایم اطفال و نوجوانان به عنوان یک پدیده اجتماعی مورد توجه اندیشمندان و علمای حقوق جزا قرار می گیرد.

البته باید خاطر نشان نمود که نوع جرم ارتکابی اطفال بنابه علل و انگیزه وکیفیت اعمال ارتکابی با بزرگسالان متفاوت می باشد. اطفال غالباً جرایم را به صورت گروهی و گاهی با تشکیل باند های متفاوت مرتکب می گردند در صورتی که بزرگسالان غالباً به صورت انفرادی مرتکب اعمال بزهکارانه می شوند.

در اکثر جوامع بالاخص جهان سوم تفاوتهای فاحشی بین جرایم دختران و پسران وجود داشته و نسبت بزهکاری اناث نسبت به بزهکاران ذکور به مراتب کمتر است و نهایتاً جرایم بر ضد اموال بزرگترین رقم بزهکاری اطفال و نوجوانان را تشکیل می دهد.


بخش اول: جرایم بر ضد اشخاص

در زمره جرایم بر ضد اشخاص، ارتکابی توسط اطفال و نوجوانان بزهکار می توان به اعمال منافی عفت ایراد ضرب و جرح عمدی و یا غیر عمدی اشاره نمود.

 

بخش دوم : جرایم بر ضد اموال

موضوع دیگری که در کلیه اجتماعات گذشته و در حال به طور نسبی وجود دارد جرایم بر ضد اموال است که با توجه به محیط زندگی مردم، میزان و نوع آن در هر اجتماعی نسبت به اجتماع دیگر متفاوت می باشد. به طور کلی تعداد سرقت اطفال و نوجوانان نسبت به سایر جرایم به اندازه ای زیاد است که می توان حتی جرایم اطفال و نواجوانان را به سرقت های ارتکابی آنان اختصاص داد.

 

بخش سوم: جرایم بر ضد نظم عمومی جامعه

هر اجتماعی طبق آداب و سنن، رسوم و معتقدات اخلاقی و دینی، وضع اقتصادی و سیاسی دارای اصول و قواعدی است و اگر فردی در جامعه اصول و قواعد مزبور را مراعات ننمود و بخواهد نظم عمومی جامعه را مختل نماید جرم محسوب و قابل تعقیب و مجازات می باشد از جمله اعمالی که از نظر اجتماع ناپسندیده بوده و مخل نظم عمومی محسوب می شوند عبارتند از:

۱: اعتیاد به مواد مخدر و توزیع آن

۲: ولگردی

۳: جرایم منکراتی

۴: بی حجابی و بد حجابی

۵: پخش موسیقی مبتذل

۶: برگذاری و شرکت در مجالس لهو و لعب

 

علل ارتکاب بزهکاری در کودکان و نوجوانان

شناسایی شخصیت اطفال و نوجوانان و پی بردن به علل ارتکاب جرم از مهمترین وظایف هر دادرس دادگاه اطفال است. تنها توجه به عملی که از مجرم سرزده توجه به شخصیت او کاری است عبث و بیهوده.

در امور جزائی کوشش می شود که پیش از صدور رای دادگاه، علل ارتکاب جرم روشن شود و اقدام نامعینی متناسب به عمل آید، به نحوی که از وقوع نظایر آن جرم در آینده جلوگیری شود و این نکته به خوبی می رساند که توجه حقوق جزاء بالاخص در مورد اطفال و نوجوانان به آینده است نه گذشته و مجازات جنبه انتظامی ندارد. بلکه جلوگیری از وقوع و تکرار جرم مشابه است. مجرم را برای آن تحت یک سلسله رژیم اقدامات تامینی قرار می دهند که در آینده از میزان جرم کاسته شود.

(پس از تولد، محیط خانواده مهمترین عامل موثر در تکوین شخصیت کودکان است). اگر محیط خانواده سالم و مناسب باشد، در کودک اعتماد به نفس و مهر و محبت، همسازی، انطباق، قدرت پذیرش مسئولیت و بالاخره شخصیت سالم به وجود می آید بر عکس در خانواده ناسالم رشد طبیعی شخصیت کودک، کند صورت می گیرد و او را آماده بزهکاری می سازد.

شخصیت کودک از زمان تولد تحت تأثیر رفتار پدر و مادر و دیگر اعضاء خانواده قرار می گیرد و در واقع پایه های شخصیت در خانواده گذاشته می شود. اما عوامل دیگری نیز مانند رفتار همسایه ها، دوستان کودک، محیط مدرسه و آموزشی در شخصیت کودک اثر می گذارد.( مدرسه می تواند رابطه صمیمی با کودک برقرار کرده و او را آماده پذیرش مسئولیت، تصمیم گیری و حل مسائل زندگی سازد. بنابر این آموزگاران نیز مانند پدر و مادر درشکل دادن شخصیت تأثیر دارند.)

فرهنگ جامعه نیز بر شخصیت افراد تأثیر می گذارد. شخص پس از مرحله ی کودکی و نوجوانی در مسیر جدید فرهنگی قرار می گیرد و با فرهنگ غیر مادی جامعه خود آشنا می شود و ازآنها متأثر می شود. او ناگزیر است که در اجتماع زندگی کند. با مبانی دینی و امور مذهبی آشنا شود. معیارهای اخلاقی را بپذیرد و در روشنی تکامل خود از همه جنبه های فرهنگی جامعه برخوردار شود. به این ترتیب نفوذ فرهنگ و جامعه و به عبارت دیگر کلیه جنبه های فرهنگی ونیروهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در تغییر و تحول شخصیت اثر می گذارد و به سبب رفتار بهنجار و یا ناهنجار شخصیت می شوند. بنابراین تکامل شخصیت انسان در اجتماع تحقق می یابد شرایط نامناسب اجتماع نیز سبب پریشانی فرد شده و با ایجاد عقده های روانی و کشمکش و تضاد درونی و احساس محرومیت فعالیت های شخصی را از مسیر طبیعی خارج می کند. با توجه به مطالب فوق و به منظور تسهیل در مطالعه علل بزهکاری اطفال و نوجوانان، عوامل مزبور را در دو گروه مورد بررسی قرار می دهیم( یکی علل مربوط به شخص بزهکار و دیگری مربوط به جامعه، فرهنگ و تعلیم و تربیت که درخارج از شخص بزهکار وجود دارد. گروه اول که به عوامل بزهکاری داخلی) شامل کلیه عوامل انسانی و روانی اعم از ساختمان بدن، طرز کار غدد داخلی، ناراحتی های روانی، بیماری های جسمی و عفونی مغزی می باشد.( در صورتی که عوامل خارجی در خارج از شخص انسان قرار داشته باشد.) و شامل کلیه تأثیرات ناشی از محیط اعم از محیط خانوادگی، وضع اجتماعی، وضع اقتصادی و غیره می باشد.

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل سوم:

شیوه رسیدگی به اتهامات اطفال


 

تعقیب و تحقیقات مقدماتی

ماده 12 حداقل قواعد استاندارد سازمان ملل متحد برای دادرسی ویژه اطفال به لحاظ ظرافت خاص وحساسیت مسائل مربوط به مرحله مقدماتی رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان، تعقیب و تحقیقات ناظر به مرحله مزبور را به عهده ضابطان قضایی ورزیده و آموزش دیده و متبحّر و مسلّط امکان پذیر دانسته است.

ماده 12 مزبور مقرر می دارد: «افسران پلیس که غالباً یا منحصراً به امور جوانان می پردازند یا عمدتاً به پیشگیری از جرم نوجوانان مشغولند، برای آن که وظایفشان رابه بهترین نحو انجام دهند باید به شیوه خاصی آزموده و ورزیده شوند. در شهرهای بزرگ باید واحدهای پلیس خاصی برای این منظور تأسیس شود.»

در حقوق ایران به لحاظ عدم پیش بینی ضابطان دادگستری خاصی که با گذراندن دوره خاص آموزشی غالباً یا منحصراً درخصوص مربوط به اتهامات اطفال و نوجوانان فعال باشند، انجام مرحله مقدماتی اعم از تعقیب و تحقیق به عهده دادرس دادگاه یا به درخواست او به قضات تحقیق محول شده است. ماده 221 قانون آیین دادرسی کیفری دراین زمینه مقرر می دارد: «در جرایم اطفال رسیدگی مقدماتی اعم از تعقیب و تحقیق با رعایت مفاد تبصره ماده 43 توسط دادرس یا به درخواست او توسط قاضی تحقیق انجام می گیرد. دادگاه کلیه وظایفی را که در برابر قانون بر عهده ضابطین می باشد رأساً به عمل خواهد آورد».

با این حال کمال مطلوب این است که مقامات انتظامی یا قضایی متصدی تعقیب و تحقیقات مقدماتی با کسب دوره آموزشی و تخصصی ناظر به کیفیت برخورد با اطفال و نوجوانان دارای ورزیدگی و مهارت خاص در این زمینه گردند و با توجه به این که درنظام قضایی فعلی ایران، مقنن گذراندن دوره های مزبور را برای مقامات انتظامی یا قضایی الزامی نکرده است، نقص مقررات مشهود به نظر می رسد. در لایحه پیشنهادی قانون تشکیل دادگاه های اطفال و نوجوانان طبق مفاد ماده 19 تعقیب و تحقیقات مقدماتی بر حسب سن و نوع اتهام ایشان به دادرسان دادگاه های اطفال وشعب خاصی از دادسرایی که در معیّت دادگاه اطفال انجام وظیفه می کند محول شده است وطبق تبصره همان ماده، ضابطان دادگستری در جرایم مشهود مکلفند پس از دستگیری متهم طفل یا نوجوان، بی درنگ و بر حسب مورد او را به دادسرا یا دادگاه اطفال معرفی نمایند. اشکال لایحه پیشنهادی این است که گذراندن دوره های آموزشی خاص را برای قضات دادسرای مزبور(دادستان، بازپرس و دادیار تحقیق) و نیز ضابطان دادگستری پیش بینی نکرده است.

احضار یا جلب

یکی از وظایف اساسی و راهبردی مراجع ذی صلاح انتظامی و قضایی در دادرسی ویژه اطفال، قضازدایی یا پرهیز از ورود اطفال و نوجوانان در عرصه دادرسی رسمی کیفری، یا اجتناب از تحقیقات و محاکمه رسمی یا در صورت ضرورت ورود ایشان به فرایند رسمی دادرسی کیفری به حداقل رساندن مواجهه با اطفال و نوجوانان است. ماده 11 حداقل قواعد استاندارد سازمان ملل برای دادرسی ویژه اطفال و نوجوانان صراحت به این قاعده دارد. در حقوق ایران در راستای اعمال قاعده مزبور صدر ماده 223 احضار یا جلب کودکان و نوجوانان را حسب مورد برای انجام تحقیقات مقدماتی و رسیدگی از طریق ولی یا سرپرست قانونی ایشان اعلام کرده است. با این حال در قسمت اخیر ماده این امر را مانع از احضار وجلب آنان ندانسته است. به نظر می رسد که قسمت اخیر ماده برای رعایت قاعده مورد اشاره باید مشروط به عدم امکان دسترسی ولی یا سرپرست قانونی و جلوگیری از فوت وقت گردد

 

ضرورت تشکیل پرونده شخصیت

ماده 16 از مجموعه حداقل قواعد سازمان ملل برای دادرسی ویژه اطفال، بر ضرورت تشکیل پرونده شخصیت جز در مورد اتهامات جزئی اطفال و نوجوانان، در طول جریان تحقیقات و دادرسی تصریح نموده است.

پرونده شخصیت، حاوی گزارشی از اظهار نظر متخصصان روان شناسی کودک، پزشک، روانکاو و مددکار اجتماعی، در زمینه وضعیت روحی و روانی جسمی و شرایط و موقعیت خاص اجتماعی و خانوادگی اطفال و نوجوانان تحت پیگرد قضایی است. ضرورت تشکیل این پرونده از آن جهت که قاضی می تواند با مطالعه و بررسی آن، اشراف کافی و وافی به وضعیت کودک یا نوجوان تحت پیگرد پیدا کند تا عکس العملی متناسب با شخصیت او اتخاذ نماید،کاملاً قابل درک است (دانش، 1378، ص 101-102).ماده 7 قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار مصوب سال1338 و ماده 222 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب سال 78، تشکیل پرونده شخصیت را با هر نوع اتهام اعم از خرد و کلان به تشخیص قاضی دادگاه موکول نموده و الزامی برای تشکیل آن حتی در موارد اتهامات سنگین مقرر نکرده اند. این نقص عمده ای در قانون فعلی محسوب می شود.

ماده 22 و تبصره مربوط در لایحه پیشنهادی قانون تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان به رفع این اشکال همّت گماشته و در مفاد آن مقرر می دارد که در جرایمی که مجازات قانونی آن قصاص، اعدام، حد، حبس ابد یا حبس سه سال به بالا می باشد، تشکیل پرونده شخصیت الزامی و در سایر موارد موکول به تشخیص قاضی دادگاه است. این ماده در راستای اصول دادرسی ویژه اطفال و قواعد بین المللی تدوین گردیده است.

 

اهمییت وجود نیروی انتظامی زن ویژه اطفال

در بزهکاری اطفالونوجوانان،باتوجهبهاینکهنیرویانتظامیدرتحقیقاتمقدماتیپلیسیخوددر قیاس با جرایم بزرگسالانکمبودمنابعمادیوانسانیداردبهعلتحجمبالایارجاعاتو مأموریتهای ناجا و اینکه اغلب کارکنان در خصوص نحوه برخورد با اطفال بزهکار هیچگونه آموزش یا دورهای خاص نگذارنده اند و نبود آموزش و کمبود منابع نیروی انسانیوهمچنین تفکیکنكردنگروههایپلیسی(پلیسزنوپلیسمرد)درتحقیقاتمقدماتیبزهکاری اطفال با بزرگسالانتهدیدیجدیعلیهحقوقاینقشرازبزهکارانوسببتعدیوتجری آنها در تکرار جرایم آنها در آینده است. مهمترینهدفاصلاحوتربیت،پیشگیریازتکرار بزهکاری آنها، حفظ شخصیت کودکانه اطفال و رعایت حقوق منحصر به فرد آنها است. در این میان پلیس زن ویژه اطفال و نوجوانان با توجه به شرایط،قابلیتوتوانمندی هایخاصیکه دارد میتواند نقش بسزایی را ایفا نماید. پلیس کشورهای توسعه یافته به این مهم توجه خاصی نموده و نسبتبهتشکیلایننهاد(پلیسزناطفال)درساختارپلیسخوداقدامكرده اندتا بتوانند با توجه به شخصیت اطفال و نوع نگرش آنها نسبت به جامعه تحقیقات مقدماتی پلیسی ویژه و متمایز از بزرگسالان داشته باشند. بنابراین، وظیفة اصلی پلیس زن در حمایت و هدایت اطفال بزهکار ضمن رعایت حقوق ویژة آنها و تلاش براي کاهش و پیشگیری ازتکرار جرم آنها در آینده است ضرورت تشکیل پلیس زن ویژه اطفال و نوجوانان است و اطفال و نوجوانان آینده کشور توجه و برخوردی متناسبومتمایزازمجرمانبزرگسالرامیطلبد. بنابراین،درکشورما با توجه به تشکیل پلیس زن از سال 1378 تاکنون اقدام خاصی مبنی بر تخصصی نمودن آن در برخورد با اطفال بزهکار به عمل نیامده است که امید است این قبیل تحقیقات با توجه به دلایل موصوف مبنایی برای تشکیل پلیس زن ویژه اطفال و نوجوانان باشد.


مبلغ قابل پرداخت 68,700 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۴ تیر ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 617

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هرگونه سوالي داشتيد لطفا ازطريق شماره تلفن (9224344837)و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما