فروش آنلاین مقالات دانشجویی، پروپوزال، پروژه، گزارش کارآموزی و کارورزی، طرح کسب و کار، طرح توجیهی کارآفرینی ، بروشور، پاورپوئینت و...

محل لوگو

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 64
  • بازدید دیروز : 59
  • بازدید کل : 666475

مقاله10_بررسی و تحلیل کشور بلژیک


مقاله10_بررسی و تحلیل کشور بلژیک

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چکيده. 1

مقدمه. 2

ويژگيهاي عمومي کشور. 3

سياست شهري در کشور بلژيک.... 6

مشکلات اصلي شهرنشيني در بلژيک.... 6

خلاصه اي از سيستم برنامه ريزي فضايي در بلژيک.... 8

نواحي برنامه ريزي فضايي.. 8

مسؤول برنامه ريزي فضايي در سطح ملي، منطقه اي و محلي.. 9

قانون کليدي در ارتباط با سياست برنامه ريزي فضايي و دستورالعمل سياسي در هر سطح.. 12

برنامه هاي فضايي تهيه شده در هر سطح.. 13

شهرداري.. 14

مقايسه بين سه منطقه بلژيک از نظر خدمات و ابزار برنامه ريزي.. 15

نتيجه. 20

منابع و مآخذ.. 22

 

 

چکيده

بررسي نظام برنامه ريزي فضايي در کشورهاي مختلف مي تواند راهنمايي در راستاي اتخاذ تصميمات مقتضي جهت بهبود نظام عملکردي برنامه ريزي در کشور باشد. کشور بلژيک با وجود مساحت کم آن داراي نظام برنامه ريزي منحصر به فردي است، که ناشي از موقعيت ويژه سياسي و اجتماعي اين کشور است. بلژيک داراي سيستم فدرالي متشکل از سه جامعه فرهنگي و سه منطقه اقتصادي است که برنامه ريزي فضايي در حيطه اختيارات مناطق اقتصادي قرار مي گيرد و هر يک از مناطق سيستم برنامه ريزي متفاوتي را دنبال مي نمايند. در اين تحقیق ابتدا توضیحاتی در مورد آمایش سرزمین و ويژگيهاي عمومي کشور بلژيک بيان شده و در ادامه مشکلات شهرنشيني و در نهايت، خلاصه اي از سيستم برنامه ريزي فضايي در اين کشور مورد بررسي قرار گرفته است.

 

واژگان کليدي:برنامه ريزي فضايي، نظام برنامه ريزي، سياست هاي شهري، بلژيک.

مقدمه

آمايش سرزمين مقوله‌اي است كه از عمر آن مدت زيادي نمي‌گذرد و در واقع اولين بار اين اصطلاح را وزير اسبق بازسازي و مسكن فرانسه كلوديوس پتي در دهه 1940 به كار برده است و در فرايند توسعه به سرعت مقبوليت عام يافته است.

درباره آمايش سرزمين تعاريف مختلفي ارائه شده است، ولي نقطه اشتراك همه آنها مفاهيمي چون كاربري بهينه، ارزيابي توان اكولوژيكي سرزمين، تدبير و تنظيم و بهبود شرايط است.

آمايش سرزمين فرايندي است كه طي آن فضاي پيراموني انسان به نحوي تدبير و تنظيم مي‌شود كه بهره‌برداري از اين فضا به صورت بهينه انجام گيرد و مقياس آن ممكن است از روستاي كوچكي تا ناحيه بزرگي از يك كشور تغيير كند (حسين‌زاده دلير، 1375).

بنابراين مي‌توان گفت كه آمايش سرزمين نحوه روند توسعه در آينده را ديكته مي‌كند و واحد كار آن يك آبخيز بزرگ يا مجموعه‌اي از آبخيزهاي كوچك است و امكان آن وجود دارد كه اين آبخيز يا چند استان كشور را شامل شود. البته در آمايش سرزمين، آبخيزهاي پيرامون مدنظر است و پيوستگي اين واحد بايد در دستور كار قرار گيرد؛ يعني بايد در سطح ناحيه يا كشور بررسي شود.

منشور آمايش سرزمين اروپا در سال 1983 ارائه شده است. هدف از اين منشور عبارت است از:

  1. تقويت توسعه متوازن اجتماعي و اقتصادي نواحي
  2. افزايش كيفيت زندگي شهروندان
  3. بهره‌برداري آگاهانه و مسؤولانه از منابع طبيعي و حفاظت محيط زيست
  4. كاربري هدفمند فضاي ملي و اروپا

 

اکثر کشورهاي جهان در اوايل دهه ۱۹۰۰ نخستين قوانين برنامه ريزي فضايي خود را در واکنش به فشارهاي روز افزوني که در امر توسعه و معضلات ناشي از نابساماني ها و پيچيدگي هايي که اين امر به وجود آورده بود، وضع نمودند . از آن تاريخ تاکنون حوزه برنامه ريزي گسترش و توسعه قابل ملاحظه‌اي يافته، بويژه پس از خاتمه جنگ جهاني دوم که براي تنظيم و هماهنگ ساختن سرماي ه گذار يهاي بخش دولتي در برنامه ريزي، برنامه ريزي جامع تري در کشورها رواج يافت، گسترش حوزه هاي برنامه ريز نيز شتاب بيش تري به خود گرفت (قريب، ۱۳۸۷ ، ص ۱۲ ). کشور بلژيک در شمال غربي اروپا واقع شده و داراي جمعيتي حدود ۱۰ ميليون نفر است. بلژيک با توجه به موقعيت ويژه خود از فرهنگ هايي با زبان هاي متفاوت تشکيل شده است. همين تفاوت فرهنگي و زباني موجب شکل گيري نظام منحصر به فرد حکومتي در بلژيک شده است.

در گذشته بلژيک حکومت بسيار متمرکزي داشته و برنامه ريزي فضايي نيز در دست دولت مرکزي بوده است. بر اثر اصلاحا تي که در طول قرن بيستم صورت گرفت و ۱۹۸۰ و ۱۹۸۸ در قانون اساسي داده شد، بلژيک ، تغييراتي که به ويژه در سال هاي ۱۹۷۰ هم به يک کشور فدرال منحصر به فرد متشکل از دولت فدرال در بروکسل، سه جامعه زباني (جامعه فلاندري هلندي زبان، جامعه فرانسوي و جامعه آلماني زبان ) و سه منطقه (فلاندر، والون و منطقه پايتختي بروکسل) تبديل شد(توفيق، ۱۳۸۴ ، ص ۱۲۰). اين اصلاحات ناشي از تضادهاي به وجود آمده بين دو نژاد اصلي هلندي زبان و فرانسه زبان و گروه کوچکي از آلماني زبانها مي باشد.

بلژيک با توجه به موقعيت جغرافيايي ويژه خود واقع در قلب اروپاي صنعتي از مشکلات زيست محيطي و شهرنشيني فراواني رنج مي برد که تضادهاي بين منطقه اي به آنها دامن زده است. برنامه ريزي فضايي در بلژيک در حيطه اختيارات مناطق است و هر يک از مناطق سياستهاي برنامه ريزي متفاو تي را دنبال مي نمايند. در بررسي نظام برنامه ريزي فضايي در بلژيک سطوح برنامه ريزي، مسؤولان برنامه ريزي فضايي، قوانين کليدي در ارتباط با برنامه ريزي فضايي و نهايتا طرح هاي تهيه شده در هر سطح ارايه شده و در بخش آخر در جدولي هر يک از موارد فوق در سه منطقه بلژيک با هم مقايسه گرديده است که نشان دهنده تفاوت اساسي ماهيتي بين برنامه ريزي در مناطق مختلف کشور مي باشد.

 

ويژگيهاي عمومي کشور

کشور پادشاهي بلژيک در شمال غربي اروپا واقع شده و عضو اتحاد ي ه اروپا و ناتو مي باشد. بلژيک مساحتي حدود ۳۰۵۲۸ کيلومتر مربع را مي پوشاند و جمعيتي حدود 7/10 ميليون نفر دارد. بلژيک با فرانسه ، آلمان ، لوکزامبورگ و هلند مرز مشترک دارد . آب و هواي بلژيک معتدل ساحلي با بارش و رطوبت در همه فصول است. به علت تراکم بالا ي جمعيتي، موقعيت آن در مرکز اروپاي غربي و عدم تلاش ها ي سياسي کا في، بلژيک با مشکلات زيست محيطي جدي رو به روست. بلژيک به طور وسيعي اقتصاد خود را جهاني نموده و به خصوص زيرساخت هاي حمل و نقل آن با بقيه اروپا تلفيق شده است. موقعيت آن در قلب منطقه فوق، صنعتي شده به آن کمک کرده که پانزدهمين کشور بزرگ تجاري بالا و سرانه صادرات بالا GNP ، جهان در ۲۰۰۷ باشد. اقتصاد آن با نيروي کار توليدي بالا شناخته مي شود.

با توجه به موقعيت جغرافيايي ويژه آن، بلژيک ترکيبي از زبان هاي مختلف شامل فلاندرهاي هلندي زبان در شمال، والوني هاي فرانسه زبان در جنوب و گروه کوچکي ازآلماني زبان ها در جنوب غربي مي‌باشد. منطقه بزرگ بروکسل، که در برگيرنده پا يتخت و دولت فدرال بلژيک است، از نظر اداري دو زبانه است و يک اجتماع کوچک آلماني زبان در والون غربي وجود دارد. تنوع زباني و تضادهاي فرهنگي و سياسي در تاريخ سياسي و پيچيدگي سيستم دولتي بلژيک انعکاس پيدا کرده است. بلژيک با واقع شدن در منطقه بلونکس از اواخر قرون وسطي تا قرن ١٧ ، يک مرکز موفق تجاري و فرهنگي بوده است. از قرن ١٩ تا انقلاب بلژيک در ١٨٣٠ ، بسياري از نبردها بين نيروهاي اروپا يي در منطقه بلژيک اتفاق افتاده که باعث شده اين کشور به ميدان جنگ اروپا تبديل شود، شهرتي که با دو جنگ جهاني قوت يافت. بلژيک مشتاقانه در انقلاب صنعتي مشارکت داشته و طي دوران قرن بيستم چندين مستعمره در آفريقا را در تصرف داشته است . در نيمه دوم قرن بيستم تضادهاي همگاني بين فلامينگزها و فرانکوفنها ناشي از تفاوتهاي فرهنگي از يک طرف و تحول اقتصادي نامتقارن فلاندر و والونيا از طرف ديگر پديدار گرديد. اين تضاد همچنان فعال، باعث دست يابي به اصلاحات شکلي اتحاد ايالت بلژيک به يک ايالت فدرال شد.

سابقه اختلافات منطقه اي در بلژيک به عادت مرسوم در دربارهاي بورگانديان و هابزبورگيان برمي‌گردد. در قرن نوزدهم فرانسوي زبان ها به طبقه بالاتر حکومتي تعلق داشتند و کساني که فقط هلندي صحبت مي کردند، شهروند درجه دو محسوب مي شدند. در اواخر آن قرن، و در طي قرن بيستم، جنبش هاي فلاندر در جهت تلافي اين موقعيت پديدار گرديد. در حالي که والون و بيشتر بروکسلي ها فرانسه را به عنوان زبان اول خود قبول داشتند، فلاندر اين را رد کرد و هلندي را به عنوان زبان اداري فلاندر توسعه داد. به دنبال جنگ جهاني دوم، سياست هاي بلژيک تحت تسلط خودمختاري دو جامعه زباني اصلي قرار گرفت و بحران بين جامعه اي گسترش يافت تا اينکه قانون اساسي جهت کاهش تضاد موجود اصلاح شد.

بر اساس چهار منطقه زباني تعريف شده در ۶۳ -۱۹۶۲ ( منطقه هاي زبا ني هلندي، - دوزباني، فرانسه و آلماني)، بازبيني پي در پي قانون اساسي کشور در1970و ۱۹۸0 و ، ۱۹۸8 و 1993 يک ايالت فدرال منحصر به فرد با قدرت سياسي مجزا در سه سطح تأسيس گرديد:

 

 

قوه مقننه فدرال دولت بلژيک از يک سنا و مجلس نما يندگان تشکيل شده است . مجلس سنا از ۴۰ سياستمدار که مستقيما انتخاب مي شوند و ۲۱ نماينده که بوسيله مجلس جوامع منصوب مي شوند، ۱۰ سناتور انتخاب شده و وليعهد به عنوان سناتورهاي صاحب حق (قدرتمند) که در عمل راي آن ها گرفته نمي شود ، تشکيل شده است . ۱۵۰ نماينده مجلس در يک سيستم راي گيري متناسب از ۱۱ محدوده مربوطه انتخاب مي شوند . بلژيک از معدود کشورهايي است که راي گيري اجباري دارد. پادشاه بالاترين مقام دولتي است که امتيازات محدودي دارد. او وزرا شامل نخست وزير را که مورد اعتماد مجلس نما يندگان است، جهت تشکيل دولت فدرال منصوب مي کند.

 


سياست شهري در کشور بلژيک

بلژيک از شهرنشين ترين ملت هاي اروپايي است، و حدود ۹۷ درصد از جمعيت ۱۰ ميليوني آن در نواحي شهري زندگي مي کنند. تراکم جمعيت ۳۳۷ نفر در هر کيلومترمربع است. بلژيک فقط يک شهر، بروکسل با جمعيت بالاي يک ميليون نفر دارد. شهرهاي مهم ديگر آن آنت ورپ (۴۵۲ هزار نفر)، چنت (۲۲۸ هزار نفر)، چارلئوري (200هزار نفر) لييگو ( ۱۸۴ هزار نفر) مي باشد. اين شهرها به وسيله شهرهاي با سايز متوسط مانند بروگس (۱۱۶ هزار نفر)، نامار (۱۰۵ هزار نفر) ، مونس (۹۱ هزار نفر) و ليوون (90هزار نفر) دنبال مي شود. ۹ شهر با سايز متوسط ديگر ۶۰ هزار نفر يا بي شتر جمعيت دارند:

آلست ،سراينگ ، چنك ، تورناي ، هاسلت ، اوستند ، سنت نيكلاس ، مارسل ، ليوير ، اين شهرها در سه منطقه بلژيک : فلاندر (منطقه هلند ي زبان در شمال )، منطقه شهري دوزباني بروکسل، و والون (منطقه فرانسه زبان در جنوب، با جامعه آلماني زبان در ناحيه شرقي) قرار دارند.

در دهه هاي اخير، فلاندر پيشرفت اقتصادي برجسته داشته است، مهاجرت شهري در تعداد زياد متوقف شده و درجه رضايت ساک نين در ارتباط با شهرها ي آن ها در سطح بالايي قرار دارد. هر چند فلاندر از افزايش اخير در قيم تهاي مسکن رها نشده، ولي اين قيمتها در مقايسه با کشورهاي همسايه کاملا شايع است.

منطقه شهري بروکسل در ۱۹۸۹ ، در رأس شهرهاي ۱۹ بخش اصلي تأسيس شد . ۵۰ درصد از مشاغل بروکسل به وسيله مردم خارج از منطقه اشغال مي شود، در حالي که نرخ بيکاري دروني تا ۲۲ درصد در ۲۰۰۴ مي رسد. بخش جمعيت ثروتمندتر به علت مشکلات مالي مهم براي منطقه بروکسل از شهر به طرف دو منطقه ديگر حرکت مي کنند.

والون در حال حاضر صنعت زدايي شهري شناخته مي شود . والون در ابتد ا ميزبان تمرکز صنعت شهري، به طور ويژه زغال سنگ و فولاد، با کارخانه ها و کارگاه هاي توليدي عموما واقع در نزديک خانه هاي کارگران بوده است، ولي در حال حاضر ارتباط بين زندگي و کار منقطع شده است.

 

مشکلات اصلي شهرنشيني در بلژيک

در ارتباط با مشکلات شهرنشيني، بلژيک داراي مسايل مضاعفي است که بايد در برنامه ريزي ها در نظر گرفته شود. از جمله مشکلات اصلي شهرنشيني در بلژيک مي توان به تراکم جمعيتي بالا، قرار گرفتن در محل تقاطع جادههاي اروپا، تضاد بين دو منطقه و ناکارآمدي سياست هاي شهري و روستايي اشاره نمو د. در ادامه هر يک از موارد فوق بيشتر توضيح داده مي شود.

تراکم جمعيتي بالا: بلژيک يکي از شهرنشين ترين کشورهاي جهان است . بلژيک ۱۵منطقه شهري دارد که حداقل ۸۰۰۰۰ ساکن دارد ، که حدود ۵۳ درصد از کل جمعيت محسوب مي شود. اين منطقه‌هاي شهري معمولا در شمال کشور ديده مي شوند . در والون ها هرچند بيشترين جمعيت در اطراف کمربند صنعتي متصل با مونس، ليووير، نامار، و لييگ متمرکز شده است، در حالي که بقيه منطقه نسبتا پراکنده با تراکم کم تر از ۵۰ نفر در هر کيلومترمربع از جمعيت پوشيده شده است.

 

 

محل تقاطع جاده هاي اروپا و مشکلات جابه جايي در حال افزايش: بلژيک محل تقاطع جاده هاي اروپاي غربي است، جايي که جاده هاي اصلي شما لي - جنو بي و شر قي - غربي با هم برخورد مي‌کنند. اين نه تنها استفاده از زمين براي زيرساخت هاي جاده اي را افزايش مي دهد، بلکه عاملي مهم در جذب فعالي تهاي اقتصادي و مردم براي اسکان در منطقه است.

تضاد بين والواني ها و فلاندرها: تضاد بين سطوح شهري شدن در فلاندرها و والواني ها مي تواند در استفاده از زمين، برنامه ريزي شهري و روستايي و مشکلات زيست محيطي ديده شود. در اين مورد ، منطقه پايتختي بروکسل کاملا متفاوت است.

سياست برنامه ريزي شهري و روستايي: بروکسل، پايتخت اروپا ، يک تراکم شهر ي است که مرزهاي آن تا وراي منطقه پايتختي بروکسل و درون فلاندرها کشيده شده است. سياست برنامه ريزي شهري و روستايي به طور وسيعي به وسيله برنامه ريزي شهري ملي ۱۹۶۲ تعريف مي شود که: تقسيم بين نواحي ذخيره شده براي زندگي و آن هايي که براي اشتغال (کار محل مخصوص خود را دارد) را مشخص مي کند.

بعد از فدراليزسيون در ۱۹۸۰ ، برنامه ريزي شهري و روستايي و برنامه ريزي محيطي تحت نظارت مناطق قرار گرفت. در نتيجه، از آن زمان، مناطق براي تنظيم سياست هاي خود و براي ايجاد قوانين مؤثر بر برنامه ريزي شهري و روستايي و محيط خودمختار شده اند. به همين دليل تفاوت بين سياست هاي اجرا شده در مناطق مختلف مشکلا تي را ايجاد نموده است.

خلاصه اي از سيستم برنامه ريزي فضايي در بلژيک

به منظور بررسي سيستم برنامه ريزي فضايي در بلژيک ابتدا نواحي برنامه ريزي فضايي معرفي شده، در ادامه مسؤولان امور برنامه ريزي فضايي در سطوح مختلف، قوا نين کليدي جهت برنامه ريزي در هر سطح و در نهايت، برنامه هاي فضايي تهيه شده در هر سطح معرفي خواهند شد.

نواحي برنامه ريزي فضايي

در نتيجه استقلال حاصل شده در ۱۸۳۰ ، بلژيک تبديل به يک کشور با سيستم ايالات متحده گرديد که قدرت تصميم گيري از پارلمان ملي و دولت ملي ناشي مي شود. پس از اجراي چهار اصلاح ايالتي (در ۱۹۷۰ ،۱۹۸۰ ۱۹۸۸-۱۹۸۹ و ۱۹۸۳ ) بلژيک به آنچه امروز است، تبديل گرديد: يک کشور که با هويتهاي منطقه اي و فرهنگي در يک ساختار فدرال واحد تطبيق داده شده است.

اتحاد بلژيک ۱۸۳۰ به وضع موجود، ساختار پيچيده تري در سه سطح زندگي بخشيد: سطح بالاتر شامل ايالت فدرال است، جوامع و منطقه ها، سطح ميانه بوسيله استان ، و سطح پايينتر کمون است.

در اين ارتباط، بلژيک از سه جامعه (جامعه فلاندرها، جامعه فرانسوي و جامعه آلماني زبان)، سه منطقه (منطقه فلاندر، منطقه پايتختي بروکسل، منطقه والون )، استان فلاندر ، شرقي ، فلاندر غربي ، جامعه والوان ، جامعه فلاميش ، آنت ورپ ، نامار ، لوگزامبورگ، ليمبورگ ، لييگ و هاينات تشکيل شده است.

سه سطح منطقه اي به سطوح استاني و شهري به شرح زير تقسيم مي شود:

فلاندرها يا منطقه: فلاميش استان (لوگزامبورگ، لييگ، نامار، هاينات، جامعه والوان) و ۳۰۸ شهرداري.

والونيا يا منطقه والون : ۵ استان لييگ، نامار، هاينات، جامعه والوان و لوگزامبورگ ۲۶۲ شهرداري است.

منطقه پايتختي بروکسل : ۱۹ شهرداري

 

مسؤول برنامه ريزي فضايي در سطح ملي، منطقه اي و محلي

در سطح ملي

دولت فدرال مسؤوليت مديريت هر موضوعي که بر خواست همه بلژ يک اثرگذار است، مستقل از ويژگي هاي زباني، فرهنگي و منطقه اي را بر عهده دارد: براي مثال، امور خارجي، دفاع ملي، امور دادگستري، مالي، اجتماعي و سهم اصلي سلامت عمو مي و امور خانوادگي. به علاوه ايالت فدرال همه مسؤوليت هايي را که بلژيک و هويت فدرال در اتحاد اروپا و ناتو را تضمين مي کند، برعهده دارد.

بلژيک مطابق قانون اساسي يک رژيم سلطنتي است که به عنوان نتيجه اي از چهار بازبيني متوالي طبق قانون اساسي (در ۱۹۷۰،۱۹۸۰ ، 88-۱۹۸۹ و ۱۹۹۳) به يک ايالت فدرال تبديل شده است. بلژيک ترکيبي از جوامع (جامعه فلاندر، جامعه والواني ها بروگسل و جامعه آلماني زبان) و سه منطقه (منطقه فلاندر، منطقه والون و منطقه پايتختي بروکسل ) است.

جوامع منطبق بر گروه بندي جمعيتي، بر اساس زبان آن ها (هلندي، فرانسه و آلما ني، همگي به عنوان زبان هاي اداري شناخته شده است) و هويت فرهنگي است. بنابراين مردم هلندي زبان بروکسل متعلق به جامعه فلاندر، جامعه فرانسوي زبان متعلق به جامعه والو ني است. مناطق بر اساس پايه هاي محلي تعريف مي شود.

قدرت تصميم گيري بين ايالت فدرال، جوامع و مناطق تقسيم مي شود، که حتي در موقعيت و پرداخت مخارج نقش دارند، ولي نقش آ نها به وسيله دايره صلاحيتها تشخيص داده مي شود.

ايالت فدرال مسؤول دادگستري (شامل پليس فدرال )، امنيت اجتما عي (شامل مستمري بگيران)، امور مالي، سياست خارجي، دفاع ملي، بخش هاي به خصوصي از اقتصاد مانند قيمتها و سياست درآمدي، همراه با يک قسمت مهم از سلامت عمومي، رفاه داخلي، تعاوني توسعه است. ايالت فدرال هم چنين مسؤول هر موضوعي است که در حيطه اختيار جوامع و مناطق نيست. نهايتا دولت فدرال همه مسؤوليتهاي بلژيک و مواردي که هويت يکپارچه آن در ارتباط با اتحاديه اروپا، ناتو و سازمان ملل را نشان مي دهد، برعهده دارد. ايالت فدرال هيچ قدرت صريحي در ارتباط با سيستم برنامه ريزي فضايي ندارد . برنامه ريزي فضايي در طي سطوح منطقه اي، کنترل مي شود . هر چند، اصول پا يه از برنامه ريزي فضايي ملي در سال ۱۹۶۲ و برنامه ريزي شهري اتخاذ شده است.

 

در سطح منطقه اي

در سطح پايينتر از دولت فدرال جوامع و مناطق قرار دارند . جوامع در ارتباط با موضوعات مرتبط با مردمي که آن را شامل مي شود، مانند زبان، فرهنگ و آموزش اختيار عمل دارند و مناطق در ارتباط با موضوعات منطقه اي مانند برنامه ريزي شهري، محيط زيست و اشتغال داراي اختيار و مسؤوليت هستند. بنابراين برنامه ريزي فضايي در حيطه اختيارات مناطق قرار مي گيرد.

در ارتباط با برنامه ريزي فضايي در بلژيک بايد گفت که يک سيستم برنامه ريزي ٤٠ آمايش سرزمين منسجم و واحد در سطح ملي بلژيک وجود ندارد، بلکه سه سيستم برنامه ريزي مستقل و مجزا در بلژيک وجود دارد. هر کدام از مناطق در نواحي تحت پوشش خود داراي اختيار بوده و هم چنين در ارتباط با مباحث مرتبط با برنامه ريزي فضايي مانند توسعه اقتصاد ي، اشتغال، کشاورزي، سياست آب، مسکن، انرژي، کارهاي عمومي و حمل و نقل ( به استثناي راه آهن)، محيط زيست، احياي روستايي و حفاظت منابع طبيعي مختار هستند. همچنين مناطق براي تحقيقات علمي و ارتباطات بين الملل در زمينه هاي فوق الذکر مسؤول هستند.

سه منطقه بلژيک مسؤوليت برنامه ريزي فضايي را به حاکميت و اجرا، مسؤولان استاني و مسؤولان شهري محول کرده اند. سيستم برنامه ريزي بر اساس کنترل چارچوبي است، بدين معني که برنامه ها در سطوح پايينتر (با مشخصات دقيقتر) نبايد در تضاد با برنامه ها در سطوح بالاتر باشد.

جوامع نبايد تاثيري بر برنامه ريزي فضايي داشته باشند ، چنانکه ذکر گرديد، آن ها اساسا براي آموزش، رفاه فرهنگي، استفاده از زبان و موضوعات مرتبط با شخصيت سازي مسؤول هستند مانند سياست گذاري در ارتباط با بهداشت، حفاظت از کودکان ، کارگران اجتماعي، پذيرش مهاجران. جوامع همچنين براي تحقيقات علمي و ارتباطات بين الملل در زمينه هايي که تحت اختيارشان است، مسؤول هستند.

 

در سطح محلي

مرحله اجرايي پايينتر به استان ها و شهرداري ها محول شده است. آن ها بايد در ارتباط با حيطه اختيارات و قدرت فدرال، جوامع و منطقه اي، متفاوت عمل نمايند و تابع همه قدرت هاي بالاتر باشند.

در منطقه والون استان ها فقط نقش توصيه اي در ارتباط با برنامه ريزي فضايي دارند، هر چند کنترل‌‌هايي بر ارايه مجوز براي برنامه ريزي را دارند. در مقابل، در منطقه فلاندر استان ها مسؤوليت برنامه ريزي کامل روي منطقه شان را دارند.

پايين ترين مرحله اجرايي به وسيله شهرداري ها شکل مي گيرد، که نزديکترين جايگاه قدرت به مردم است. مانند استان ها آن ها نيز بايد با قدرت هاي رده بالاتر خود در ارتباط باشند: شهرداري ها بايد تصميمات برنامه ريزي فضايي را ارايه دهند يا به سطح منطقه اي پيشنهادهايي را براي تصويب نهايي ارايه دهند. منطقه والون در حال حاضر يک روش غير متمرکز را به کار گرفته که به شهرداري ها اختيارات بيشتري ارايه مي کند، که آن ها امکان انطباق و پيروي از شرايط برنامه ريزي اصلي را پيدا مي کنند.


مبلغ قابل پرداخت 66,900 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 661

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هرگونه سوالي داشتيد لطفا ازطريق شماره تلفن (9224344837)و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما