چكيده :
دراين نوشته نيايش و مناجات در مثنويهاي مولوي و عطار و حديقهی سنايي مورد بررسي قرار گرفتهاست؛ ضمناً گونه هاي مختلف آن را به مخاطب نمودهایم. در عين حال اين مناجاتها و نيايشها با مناجاتهاي موجود در متون شيعه مقايسه گردیدهاست که ابتدا به تعريف دعا و نيايش و مناجات پرداخته ایم و تفاوتهاي آنها را بررسي کردهایم، سپس انواع دعا از ديدگاههاي مختلف بررسي شد؛ در ادامه صفات و اسماء الحسنای الهی در مناجاتها و ادعيه بررسي شد و نسبت خواستهها با نامها مقايسه گردید؛ همچنين در باره نسبت بندگان با خدا در ادعيه و مناجاتها از دیدگاه فلاسفه و متکلمین و عرفا و قرآن، نكاتي ارائه گرديد. بعد از آن نظام اخلاقي در ادعيه و مناجاتها مورد بررسي قرار گرفته و در آخر موانع سلوك در ادعيه و مناجاتها ارائه شده است.ضمن این تحقیق به تفاوتهای دعا و مناجات اشاره شد؛ نیز پی بردیم که ادعیهی شیعه نسبت به مناجاتهای شاعران جامعیت بیشتری دارد و همهی ابعاد وجودی انسان را در بر میگیرد.در بحث اسماء و صفات حسنای الهی به این نتیجه رسیدیم که این اسماء و صفات میتوانند به ارادهی الهی در انسان متجلی گردند. در ادعیهی شیعه، بین این اسماء با خواستههای فرد رابطهی مستقیم وجود دارد در حالیکه این ارتباط در اشعار شاعران کمتر به چشم میخورد.در بررسی نسبت بندگان با خدا در ادعیهی شیعه و مناجاتهای شاعران تفاوتی دیده نشد. از طرفی در ادعیهی شیعه مراحل و مراتب نظام اخلاقی بهصورت منسجم بررسی شده است؛ در حالیکه شاعران به صورت پراکنده به این مراحل اشارهکردهاند. در فصل پنجم مراحل و موانع و اهداف سلوک از دیدگاه قرآن و عارفان بررسی شد و تفاوتها و شباهتهای آن ذکر گردید.
كلمات كليدي: دعا، مناجات، نيايش، نظام اخلاقي، سلوك
مقدمه
دعا، نيايش و مناجاتمفاهیمی آشنا در فرهنگ ديني اديان مختلف است. قديميترين متوني كه از اقوام مختلف به جا مانده است در خود نمونههايي از دعا و مناجات را گنجانده است، گويي انسان با دعا و مناجات علاوه بر آنكه تنهايي خود را در خلقت با ارتباط با خداوند سامان ميدهد، در عين حال نيازها و خواستههاي خود را با معبود در ميان ميگذارد. در بسیاری از نوشتههایي که از دورانهای گذشته باقی مانده است، به دعا و مناجات اهمیت داده شده و به آن توجه ویژهای داشتهاند.
ادبيات فارسي يكي از جلوههاي توجه به خداوند و شناخت اوست. كتابهايي نظير مثنوي معنوي، آثار عطار و حديقه سنايي از آثاري است كه در آنها ميتوان نمونههايي غني از مناجات و نيايش را يافت. بيشك مناجاتها و نيايشها از اعتقاد و جهانبيني شاعران و نويسندگان آنها سرچشمه گرفته است، شاعراني كه پرورش یافتگان تربيت اسلامي هستند. با نگاهي به نمونههاي دعا و نيايش در اين آثار ميتوان اين گونه اشعار را دستهبندي كرد و در باره گونههاي مختلف اين موضوع به بحث نشست. ازسوي ديگر متون و معارف شيعه، از گنجينههاي مهم دعا و نيايش محسوب ميشود و به جرئت ميتوان گفت هيچ يك از اديان و مذاهب الهي به اندازه شيعه چه از جهت حجم و چه از نظر محتوا، به دعا و نيايش توجه نداشته است. برای مثال كتابي چون صحيفه سجاديه از امام چهارم شيعيان تماماً در باره نيايش و مناجات است. يا كتاب مهمي چون مفاتيح الجنان، اثری نيايشي است و تقريباً همراه قرآن در اغلب منازل و مساجد ديده ميشود. همچنین در كتاب آسماني ما قرآن نيز نمونههايي از مناجات و دعا را میتوان مشاهده كرد.
اين نوشته بر آن است ضمن بررسي دعا و نيايش در آثار شاعران قرن هفتم، با تكيه بر مثنوي مولوي، آثار عطار و حديقه سنايي به نكات مشترك و همچنين تفاوتهاي آن با ادعيه شيعه نيز بپردازد. در اين رساله ابتدا به تعاريف دعا، مناجات و نيايش پرداخته شده، سپس مقايسهاي بين آنها صورت گرفته شده است و پس از آن انواع دعا را از ديدگاههاي مختلف بررسي و تحقيق میکند.
در فصل دوم ابتدا تعاريف و معاني اسماء و صفات حق تعالي آمده است؛ یعنی اسماء براساس تکرار فراوان در ادعيه و مناجاتها تنظيم شده و همچنين تناسب اسامي خداوند با خواستهها مورد مطالعه قرار گرفته است.
در فصل سوم نسبت بين بندگان با خداوند از ديدگاه عرفا و فلاسفه و اهل كلام بررسي شده و پس از آن به نسبت بين خدا و بندگان در ادعيه و مناجات پرداخته شده و سپس مقايسهاي میان آن نسبتها صورت گرفته است.
در فصل چهارم ادعيه و مناجات از نظر برخورداري از نظام اخلاقي، مطالعه شده و تحقيق صورت گرفته شده است. در فصل پنجم سلوك عاشقان در ادعيه و مناجاتهاي شاعران و همچنین موانع سلوک بررسي شده است. سؤالاتي كه در مقايسه مناجاتهاي شاعران و ادعيه ممكن است مطرح شود، از اين قرار است:
۱.چه تفاوتي ميان ويژگيها و صفات خداوند در ادعيه شيعه و مناجاتهاي مثنويهاي فارسي ديده ميشود؟
۲.چه تفاوتي ميان نسبت بندگان و خدا در منابع ياد شده ديده ميشود؟
۳. موانع سلوك در ادعيه شيعه و مناجات مثنويهاي ادبي چه هستند؟
۴.چه نظام اخلاقي در ادعيه شيعه و مناجات شاعران ديده ميشود؟
فرضيهها :
فرضيههايي که میتو ان در رابطه با این سوالات بیان کرد، عبارت است از:
۱.تفاوت اساسي ميان صفات خداوند در اين منابع ديده ميشود؛
۲.اهتمام به غير حق، اشتغال به غير اهم، درگيريها، كبر، غرور و عجب و عناد و گناه از موانع مطرح در ادعيه شيعه است؛
۳.اشتغال به غير حق، گناه و پليديهاي باطني از قبيل حرص و منيت، از موانع سلوك در مناجات مثنويهاي فارسي است؛
۴.در معارف و ادعيه شيعه به نظامي اخلاقي مبتني بر تركيب معرفت و عشق با يقين و ايمان ميتوان دست يافت كه زمينه تبديل بديها به خوبيها میشود؛
۵.در مناجات مثنويهاي فارسي مراحلي از نظام اخلاقي ديده نميشود.
ضرورت تحقیق :
كنكاش در دعاها و مناجاتهاي ادبيات فارسي، ميتواند اين فرصت را براي هر خواننده فراهم آورد و دريابد. اولاً رابطه شاعران با خالق چگونه بوده است و در عين حال مجالي فراهم آورد تا اين متون بهصورت بهتري معرفي شود. ازسوي ديگر بررسي هماننديها و تفاوتهاي مناجاتها و نيايشهاي اين منظومهها با دعاهاي شيعه، شناخت بهتري از جايگاه اين مقوله، در فرهنگ ما مطرح میکند. و همچنين بسنجیم تا سره از ناسرهها مشخص شود؛ زیرا در عين اينكه شباهتهاي فراوان میان آنها، اصالت منابع شيعه را درك کنیم و به اين نكته برسيم كه هميشه نيازمند منابع شيعه هستيم.
روش تحقيق :
برای تهيه اين پژوهش، از روش كتابخانهاي، مراجعه به منابع ادبي، سايتها و مقالههاي علمي استفاده شده است. ابتدا جمعآوري متون و منابع مربوط به موضوع در مطالعه آنها، سپس به بررسي ادعيه و مناجاتها و مقايسه آنها پرداخته شده است.
هدف تحقيق :
هدف این رساله در واقع شناساندن راه سالمتر و صحيحتر سلوك و بازنمايي سلوك سالم از سلوكی است كه راه به سقر ميبرد و اینکه در جهان تشيع بتوانيم راه صحيح و مبتني بر معارف شيعه را از راههايي كه شبيه و نظير هستند، باز شناسيم و همچنين آثار شاعران عارف پارسيگو را به صورت بهتري معرفي كنيم.
پيشينه تحقيق :
منابعي چند، درباره مناجاتهاي شاعران يافت ميشود، اما بيشتر آنها بهصورت جمعآوري مناجاتها است و مجموعهاي از نيايشهاي منظوم تدوين کردهاند و برای ادعيه نيز منابع فراوانی وجود دارد كه به تفسير دعاها پرداخته و يا تعريف دعا و انواع آن و چگونگي تاثير بيشتر دعا و برآوردهشدن حوايج و نيز موانع استجابت دعا بررسي شده اند. برای نمونه به آثاری از استاد علی صفایی حایری درباره دعا وسیر و سلوک میتوان اشاره کرد که در آنها هدف و شیوه دعاکردن و مضامین بلند دعاهایی چون ابوحمزه ثمالی، دعاهای روزانه حضرت زهرا٬ دعای مکارم الاخلاق ودعای کمیل و... به صورت مفصل بررسی شده و با مطالعه آنها نمودار و تصویری از ادعیه در ذهن خواننده ایجاد میشود از آثار ایشان: «بشنو از نی،اخبات، انتظار،نامههای بلوغ نظام اخلاقی اسلام، قیام و روش نقد و... را میتوان نام برد، ولي تاكنون پژوهشي با اين اهداف و به ا ين شيوه صورت نگرفته است.
فصل یک
دعا و مناجات
مقدمه
در اين فصل كلياتي درباره دعا و مناجات و نيايش آمده است. در ضمن این تعاريف٬ تفاوتها و شباهتهاي اين واژهها بررسي شده و پس از آن دعا از زاويههاي مختلف به انواع مختلفي تقسيمبندی شده است و هر کدام از انواع ادعیه، از منظرهای مختلف بررسی و تفاوتها و شباهتهای آنها در ادعیه ومناجاتهای شاعران بررسی شده است.
پيشينه دعا و مناجات
شايد بتوان نخستين نجواي آدميان را با خداوند تا پگاه آفرينش را در آن زمان پی گرفت كه خداوند امانت خويش را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشت و همگان بيمناك از اين بار سنگين سرباز زدند؛ اما انسان جسور و بيپروا آن را پذيرفت: «و انا عرضنا الامانه علي السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حمله الانسان انه كان ظلوماً جهولاً: ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر بر تافتند و از آن هراسيدند؛ اما انسان آن را بر دوش كشيد؛ او بسيار ستمكار و نادان بود.»[1]
و خدا از او پيمان بر عبوديت خويش گرفت كه «الست بربكم قالوا بلي» و او بر ربوبيت حق اقرار كرد كه «بلی». بعد از آنكه حضرت آدم بهعنوان خليفه الهي در میان تمام آفريدگان برگزيده شد، با عجز و نياز با پروردگار خود به راز و نياز پرداخت و آن گاه كه بهخاطر تناول از شجره ممنوعه از بهشت اخراج شد، با ناله و زاري و نيايش طلب مغفرت کرد و خداوند نيز به واسطه رحمت و مهرباني بيپايان او را بخشيد و مورد لطف خود قرار داد و پس از آن هر چند انسان جايز الخطا، در انتخاب معبود براي راز و نياز به بيراهه رفت و هر برهه از زمان چيزي را به جاي خالق هستي بخش ميپرستيد، اما در فطرت خداجوي خود به دنبال تكيه گاهي ميگشت كه مافوق قدرت او باشد و در سختيها و گرفتاريها به او دل ببندد و از او ياري بطلبد و در خلوت تنهايي با او رازونياز كند تا بتواند بار امانت، تكليف، معرفت و عشق الهي را به سر منزل مقصود برساند و خود را بيش از پيش به ربّ خود نزديكتر کند.
البته انسان گاهي در پرستش معبود به خطا رفته و به جاي نيايش با خداي يگانه، گاهي سنگ و چوب و گاهي آتش، گاهي آب يا ستارگان و حتي حيوانات را به جاي خالق هستي برگزيده و از آنها ياري خواسته است، اما در ضمير ناخودآگاه خود آنها را واسطهاي براي نزديكي بيشتر با پروردگار قرار داده تا بتواند اندكي از دور افتادن خود از حلقه الهي را جبران کند.
در ادبيات فارسي بهويژه ادبيات عرفاني، نمونههايي ميبينيم كه به شيوايي درباره جدايي انسان از خالق حقيقي خود، داد سخن دادهاند. در نوشتههاي آنها انسان موجودي است كه از خالق خود كه همان معشوق اوست جدا افتاده و تمام تلاش او در اين عالم، جستن راهي است براي قرب به خداوند متعال.
اين تصوير را مولوي در اثر بزرگ خود؛ یعنی مثنوي بدين صورت بیان كرده است:
بشــــــنو از نــــي چــــون حــكايتميكند |
و از جــــداييهــــا شكـــــايت مــــيكنـد |
|
وز نيستـــــان چــــون مــــرا بــــبريــدهانــد |
از نفيــــــرم مـــــرد و زن نالـــيـدهانــــــــد |
|
ســــینه خــــواهم شـــرحه شــــرحه از فراق |
تــــــا بگــــــویـــــم شــــرح درد اشـتیــاق |
|
هر کــــسی کـــو دور مـــاند از اصل خویش |
بــــاز جـــــوید روزگـــــار وصــل خویش[2] |
همانطور كه در اين ابيات ميبينيم مولوي دوري خود را از معشوق، چون ني جدا شده از نيستان ميداند و خود را هر دم مستلزم ناله و نيايش ميپندارد تا شايد بتواند با اشك و آه، اندكي از تألم و درد دوري از هجران را بكاهد. با تأمل در تاريخ ميتوان به معابد و مساجد و يا ديگر جاهايي برخورد كرد كه بشر در آنها مشغول عبادت و راز و نياز ميشده كه خود گواهي بر اين مدعاست كه آدمي از ابتدای خلقت تا به اكنون دست از دعا و مناجات برنداشته و اين چيزي نيست كه با ظهور ديني مخصوص يا پيامبر و فرقهاي پديد آمده باشد. شايان توجه است كه انسان بيشترين توجه و همت خود را صرف بهتر و زيباتر بنا شدن عبادتگاههاي خود كرده است، به همين دليل معمولاً در هر سرزمینی معابد از زيباترين و در عين حال مستحكمترين بناهاي آن ديار محسوب ميشود.
تاريخ دعا را ميتوان با پيدايش انسان قرين دانست، چه انسان هرگز از نيازمنديها جدا نبوده و در درون خود اين احساس را داشته است كه بايد در پناه قدرتي آرام بگيرد و زندگي خود را در پناه و اميد به آن مبدأ سپري كند؛ زيرا زندگي انسان در هر لحظه، در گرو فضل و بخشش يك مبدأ ناشناخته است كه آدمي تلاش ميكند خود را به اين مبدأ نزديك کند و اين نزديكي را از راه تضرع و مناجات بر روي خود گشوده است، پس انسان در تمام لحظات و حالتهايش براي رسيدن به نيازهايش از دعا جدا نبوده و مناجات يكي از لوازم و ضروريات اصلي زندگي محسوب ميشود تا در سايه آن به خواستههايش دست يابد.
حسن ممدوحي در رابطه با تاريخ دعا و قرين بودن آن با پيدايش انسان ميگويد: «كاوشها نشان ميدهد كه حتي در دورترين زمانها، معبد و مسجد جزء واقعيتهاي غير انفكاك زندگي بشر بودهاند حتي آن زمان كه بشر توان تصور يك مبدأ نامتناهي و قدرت مطلق را نداشته و به اشتباه به بتها پناه ميبرده و از آنها ياري ميجسته است.»[3]
خداوند با فرستادن پيامبران به تفصیل شيوه مناجات را به بندگانش آموخته است، به همين دليل نيايشها يكي از بخشهاي مهم متون ديني است كه توسط پيامبران آن دين، به مردم آموزش داده شده است. در اغلب اديان الهي نيايش جايگاه ويژهاي دارد، به همين دليل متوني كه از روي آن به نيايش ميپردازند، معمولا از متون مقدس شمرده ميشود. براي نمونه يكي از فرايض مسلمانان نماز است كه حداقل پنج مرتبه در روز برپا ميشود و در هر نماز دو بار سوره حمد خوانده ميشود. اين سوره نوع خواستههايي كه موجب رستگاري انسان ميشود را به انسان ميآموزد؛ زیرا پس از حمد و ستايش باريتعالي از خداوند ميخواهيم كه در نشاندادن راه راست ما را یاری دهد و مارا در زمره مغضوبين درگاه خود يا گمراهان قرار ندهد، هنگامي كه ميخوانيم: «اياك نعبد و اياك نستعين اهدانا الصراط المستقيم... .»[4] از او ميخواهيم تا رحمت خود را شامل حال ما کند و ما را به حال خود رها نكند تا در گمراهي فرو نرويم و اين خود درسي است كه خداوند منان به انسان آموخته است، زیرا خود فرموده: «اُدعوني استجب لكم: بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را»[5] خداوند انسان را به دعاكردن فرا ميخواند؛ زيرا از فطرت انسان و نیازهای او آگاه است و آنها را برآورده ميکند.
تعريف دعا
در اغلب اديان دعا موضوعي شناخته شده است و معمولاً متوليان ديني شيوه دعاكردن را به پيروان آن دين ميآموزند. براي اينكه بدانيم دعا چه مفهومي دارد، ميتوانيم تعريف آن را از فرهنگ لغات بيابيم. دهخدا در باره دعا ميگويد:
۱.دعا: دعا حاجت خواستن، ادعيه و دعوات، استغاثه به خدا، استدعاي بركت تضرع، درخواست از درگاه خدا، درخواست حاجت از خدا، درخواست حاجت از خداوند براي خود و ديگري، خداخواني
باز آمـد او به هـــوش انـــــدر دعـــــا |
لــــــيس للانسان الا مــــــــا سعــــــــــي[6] |
قـــــوم ديگر مـــيشناسيم ز اولـــــــيا |
كــــــه زبـانشان بسته باشــــــد در دعـــــا[7] |
[2]. جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی، مثنوی معنوی (به تصحیح و پیشگفتار عبد الکریم سروش) چاپ اول، تهران ،انتشارات علمی و فرهنگی، 1375، دفتر اول بیت 1 تا 4.
۱.حسن،ممدوحی کرمانشاهی، نيايش از ديدگاه عقل و نقل،قم ، موسسه چاپ بوستان کتاب و مركز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم،1389 ،ص۲۴.
مبلغ قابل پرداخت 69,100 تومان