فروش آنلاین مقالات دانشجویی، پروپوزال، پروژه، گزارش کارآموزی و کارورزی، طرح کسب و کار، طرح توجیهی کارآفرینی ، بروشور، پاورپوئینت و...

محل لوگو

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 7
  • بازدید دیروز : 291
  • بازدید کل : 672210

مقاله21_ضرب المثل های فارسی طبق حروف الفبا


مقاله21_ضرب المثل های فارسی طبق حروف الفبا

ضرب المثل هاي فارسي

آب از دستش نمي چکد!

آب از سر چشمه ِگل است!

آب از آب تکان نمي خورد!

آب پاکي را روي دستش ريخت!

آب در کوزه و ما تشنه لبان مي گرديم!

آب را گل آلود مي کنه که ماهي بگيره!

آب زير پوستش افتاده!

آب، سنگها را مي سايد.

آب که يه جا بمونه، مي گنده.

آبکش به کفگير مي گه تو سه تا سوراخ داري!

آب که از سر گذشت، چه يک ذرع چه صد ذرع – چه يک ني چه صدني!

آب که سر بالا رفت، قورباغه ابو عطا مي خونه!

آب نمي بيند ورنه شناگر قابليست!

آب از او گرم نمي شود!

آتش که الو گرفت، خشک و تر مي سوزد!

آتش نشاندن و اخگر گذاشتن کار خردمندان نيست.

آخر شاه منشي، کاه کشي است!

آخر شوخي به دعوا مي کشد.

آدم تنبل، عقل چهل وزير را دارد!

آدم پول را پيدا مي کند، نه پول آدم را.

آدم خوش معامله، شريک مال مردم است!

آدم دست پاچه، کار را دوبار انجام مي دهد!

آدم دروغگو کم حافظه است.

آدم زنده، زندگي مي خواهد!

آدم گدا، اين همه ادا ؟!

آدم گرسنه، خواب نان سنگک مي بينه!

آدمي را به ادب بشناسند.

آدم ناشي، سرنا را از سر گشادش مي زنه!

سرنا: سازي است بادي که از چوبي مخصوص ساخته شود، اين ساز در غالب نقاط ايران موجود است و آن را همراه دهل مي نوازند. اندازه آن در نواحي مختلف فرق مي کند و به طور کلي طول آن از نيم متر متجاوز نمي نمايد.

آدم همه کاره هيچ کاره است.

آرد خودمان را بيختيم، الکِمان را آويختيم!

آرزو بر جوانان عيب نيست!

آرزومند پيوسته نيازمند بود.

آز ريشه گناه است.

آزموده را آزمودن خطاست!

آستين نو بخور پلو!

آسوده کسي که خر ندارد از کاه و جويَش خبر ندارد!

آسه برو آسه بيا که گربه شاخت نزنه!

آشپز که دو تا شد، آش يا شور است يا بي نمک!

آشِ نخورده و دهن سوخته!

آش همان آش است و کاسه همان کاسه!

آفتابه خرج لحيمه!

لحيم: چيزي که بدان ظرفهاي مسي و برنجي را پيوند کنند.

آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي!

آمدم ثواب کنم، کباب شدم!

آنان که غني ترند، محتاج ترند!

آنچه دلم خواست نه آن شد، آنچه خدا خواست همان شد.

آن کس که با هاي مي آيد با هوي مي رود.

آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟!

آن را که سخاوت است حاجت به شجاعت نيست.

آن زنده که کاري نکند مرده به است.

آن يکي مي گفت اشتر را که هي از کجا مي آيي اي فرخنده پي

گفت: از حمام گرم کوي تو گفت: خود پيداست از زانوي تو

آنقدر بِايست، تاعلف زير پايت سبز بشود!

آنقدرسمن هست، که ياسمن توش گم است!

سمن: چاقي ، فربهي

آنسبو بشکست و آن پيمانه ريخت.

سبو: آوندي سفالين و دسته دار که در آن آب و شراب ريزند ، کوزه سفالين

آنقدر مار خورده تا افعي شده!

آن کس که تن سالمي دارد، گنجي دارد که خودش نمي داند.

آن وقت که جيک جيک مستونت بود، ياد زمستونت نبود؟!

آواز دهل شنيدن از دور خوشست!

آينه چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آيينه شکستن خطاست

آينه داري در محله کوران؟!
فصل الف

اجاره نشين خوش نشين است.

ابر و باد و مه و خورشيد و فلک در کارند تو ناني به کف آري و به غفلت نخوري.

ادب مرد به ز دولت اوست.

ارزان خري، انبان خري!

انبان: کيسه اي بزرگ از پوست گوسفند دباغي شده (هميان)

از اسب افتاده ايم، اما از نسل نيفتاده ايم!

از اونجا مونده، از اينجا رونده!

از آن نترس که هاي و هوي دارد، از آن بترس که سر به توي دارد!

از اين گوش مي گيره، از آن گوش در مي کنه!

از اين ستون تا آن ستون فرج است!

از بي کفني زنده ايم!

از پس هر گريه آخر خنده ايست.

از تنگي چشم پيل معلومم شد آنان که غني ترند محتاج ترند!

ازتو حرکت، ازخدا برکت.

از چشم دور و از دل دورتر.

از حرارتش خيري نديديم، اما از دودش کور شديم.

از حق تا ناحق چهار انگشت فاصله است!

از خرس، مويي غنيمت است!

از خودت گذشته، خدا عقلي به بچه هايت بدهد!

از دور دل را مي برد، از جلو زهره را!

از کاه کوه نساز.

از کوزه همان برون تراود که در اوست گر دايره کوزه ز گوهر سازند

از کيسه خليفه مي بخشد!

از گدا چه يک نان بگيرند و چه بدهند!

از گير دزد در آمد، گير رمال افتاد!

رمال: فالگير (عمل و شغل فالگيري)

از ماست که بر ماست!

از مال پس است و از جان عاصي!

از مردي تا نامردي يک قدم است!

از من بدر، به جوال کاه!

جوال: ظرفي از ابريشم بافته که وسايل را درون آنها مي گذارند. پارچه خشن و کلفت

از نخورده بگير، بده به خورده!

از نو کيسه قرض مکن، قرض کردي خرج نکن!

از هر چه بدم آمد، سرم آمد!

اسباب خونه به صاحب خونه مي ره!

اسب ترکمني است، هم از توبره مي خوره هم از آخور!

توبره: کيسه اي که مسافران و شکارچيان لوازم کار و توشه خود را در آن گذارند. (کيسه اي که داراي بند است و در آن کاه و جو ريزند و به گردن چارپايان بندند تا از آن بخورند.

اسبِ دونده، جو خود را زياد مي کند!

اسب را گم کرده، پي نعلش مي گردد!

اسب و خر را که يک جا ببندند، اگر همبو نشوند همخو مي شوند!

استخري که آب ندارد، اين همه قورباغه مي خواهد چکار؟!

اگر بيل زني، باغچه خود را بيل بزن!

اگر براي من آب نداره، براي تو که نان داره!

اگر بپوشي رختي، بنشيني به تختي، تازه مي بينمت بچشم آن وقتي!

اگر باباش را نديده بود، ادعاي پادشاهي مي کرد!

اگر پيش خردمندان خامشي ادبست به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشي

اگر خوراک آسيا را نرساني، سنگها همديگر را مي سايند.

اگر هست مرد از هنر بهره ور هنر خود بگويد، نه صاحب هنر

اگر حسود نباشد دنيا گلستان است.

اگر دعوت گرگ را قبول کردي، سگ را هم همراه خود ببر.

اگر داني که نان دادن ثواب است تو خود مي خور که بغدادت خرابست!

اگر دعاي بچه ها اثر داشت، يک معلم زنده نمي موند!

اگر زري بپوشي، اگر اطلس بپوشي، همون کنگر فروشي!

اگر عسل نمي دهي باري نيش مزن.

اگر علي ساربونه، مي دونه شتر را کجا بخوابونه!

اگر لالائي بلدي، چرا خوابت نمي بره!

اگر بگويد ماست سفيد است، من مي گويم سياه است!

اگر مهمان يک نفر باشد، صاحبخانه برايش گاو مي کشد!

اگر نخورديم نان گندم، ديديم دست مردم!

اگر همه گفتند نون و پنير، تو سرت را بگذار (زمين و) بمير!

امان از خانه داري، يکي مي خري دو تا نداري!

امروز تواني و نداني، فردا که بداني نتواني.

اميدواري يعني پيروزي.


مبلغ قابل پرداخت 69,100 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۷ خرداد ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 621

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هرگونه سوالي داشتيد لطفا ازطريق شماره تلفن (9224344837)و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما