1-1- هنر فلزکاری عصر ساسانی
با توجه به سوابق هنری مردم ایران فلزکاری از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و همواره چه قبل و چه بعد از اسلام جنبه کاربردی و هنری خود را حفظ کرده است.
در زمان ساسانیان از فلزات برای ساخت مصارف مختلفی از قبیل: جنگ افزار – زین افزار – ابزار خانگی و ظروف تجملی کمک گرفته می شد.
«اگر فلزهای مورد استفاده در این عهد را به سه گروه عمده آهن و برنز و (طلا و نقره) طبقه بندی می کنیم در میان آنها صنعت نقره کاری از اعتبار و منزلت بسیار بالایی برخوردار است.
ظروف ایجاد شده علاوه بر جنبه مصرفی، دارای تزئیناتی نیز می بوده که بر زیبایی فرم ظرفها می افزودند و در واقع به دو نوع تزئینی برمی خوریم. تزئینات برخی از این ظروف ساده و فقط به آرایش لبه آن اکتفا شده و صنعت گر استادی خود را در ساختن شکل و فرم آن بکار برده است و در برخی دیگر موضوعاتی از قبیل صحنه های شکارشاهی به تخت نشستن پادشاه ، مراسم مذهبی و گلها و پرندگان و رامشگران را به تصویر کشیده است.»[1]
«هنرمندان ساسانی صحنه های شکار جانورانی مانند شیر، گراز، گربه و ببر و گوزن و غیره را در فضای تنگ و فشرده ترسیم کرده اند که در آنها شاه تاج شاهی را بر سر و جامه مخمل مزین به جواهر بر تن و سلاح زرین بر دست، حیوانات را پیاده یا سواره تعقیب می کند، در این تصاویر هنرمندان دلیری و قدرت شاهن این سلسله را به بیننده القا کرده اند.»[2]
کشتن جانوران مهیب به دست «قهرمان - شاه» در هنر خاور نزدیک، باستانی و تاریخی دیرین سال داشته است و این مضمون در دوره ساسانی نیز مردم پسند و رای مانده و نقشش در دیوار نگاره ها و گچبری ها و کلا در تزئینات دست ساخته های ساسانی، مخصوصا مشهورترین آنها یعنی ظروف سمین ممتاز به کار رفته است.
هنرمندان ساسانی برای ساخت ظروفشان بندرت از طلا و اغلب از نقره استفاده می کردند و نمونه هایی برای تمام طبقات اجتماعی بوجود آورده اند و مردم نیز آنها را تقلید می کردند.
شکلهای این ظروف سمین متناسب با شکوه دربار ساسانی است. این ظروف شامل: قابها، کاسه ها، جامهای گرد یا زورقی شکل با لبه های صاف یا دالبردار، تنگ ها و ابریق هاست. و علاوه بر کاسه و پیاله و بشقاب، اشیای دیگری مانند گلدان، مجسمه های جانوران، سر جانوران و سایر لوازم تزئینی نیز از ورقه نقره ساخته می شد.
روش ساخت اینها (بویژه در سده های سوم و چهارم که دوره رونق آنهاست) چنین بود که هر یک از عناصر تزئینی یک اثر هنری بطور جداگانه ساخته می شد و سپس آنها را پس از مطلا کردن بر روی شی مورد نظر جوش می دادند. این روش که در یونان و روم ناشناخته بود روشی کاملا ایرانی است و کهن ترین نمونه شناخته شده این نوع ظروف، «قاب زیویه» است. در برخی از اشیاء ابتدا آنها را برجسته کاری کرده و سپس حکاکی کرده اند، در این موارد با برگ نازکی از نقره پست و بلندی های شیئی را پوشانده و آنرا دارای طلا مضاعف کرده اند. برخی دیگر از ظروف ریخته گری و قالب ریزی شده اند و در آثار متأخر تمام تزئینات ظرف فقط کنده گری شده است.
«نقش اصلی در این ظروف تصویر شاه است. جام ساسانی مانند نقش برجسته خاصیت نمایشی دارد و چون در کارگاههای کاخ ساخته می شود از اینرو شکوه پادشاه را تجلیل می کند.»[3]
«همانطور که ذکر شد زیباترین قطعات از لحاظ فن در قرون 3 و 4 میلادی بوجود آمده اند و کارهای بعدی غالبا جز استنتاخ کارهای سابق چیزی محسوب نمی شود.» [4]
نقره کاری آغازین ساسانیان عمدتاً عبارت بود از ساختن کاسه ای ساده با کنده کاری یا قلمزنی که تصویر سر و گردن مالک آن در وسط آن بود.
«امروز فقط تعدادی در حدود صدها قاب و جام در دست است که بیشتر آنها از کشفیات اتفاقی در روسیه شرقی یا در اورال بدست آمده است. این مجموعه در موزه ارمیتاژ نگاهداری می شود. نمونه های کمیابی هم در مجموعه های مختلف اروپا و آمریکا است که بصورت پراکنده هستند.
به تازگی موزه تهران دارای چند نمونه پر ارزش شده است که در ایران یافت شده اند.» [5]
و در آخر لازم به ذکر است که نه تنها پادشاهان ساسانی از این ظروف سیمین استفاده می کردند بلکه آن ها را به عنوان کالایی مرغوب و هدیه ای مناسب به پادشاهان و فرمانروایان همزمان خود هدیه می کردند و یا به عنوان کالایی مردم پسند به بازارهای دور افتاده برای تجارت می فرستادند. یاد کرد، و پررونق ترین دوره این مبادلات در دوران سلطنت خسرو اول و خسرو دوم (قرون 6 و 7 م.) است.
يكي از ظرايف صنايع دستي ايران، قلمزني بر روي انواع فلزات و آلياژهاست كه سابقهيي بسيار طولاني دارد.
قلمزني هنر نقر (كندن) نقوش بر اشياء فلزي است. اين هنر در كشورمان همواره با استيل ايراني ملازمت داشته و نقوش آن، گل و بتههاي ايراني بوده است. در نقر فلز، معمولاً منقاش قلمزن، تراشههاي فلزي يا ناهمواريهايي در حدود خطوط شكافها باقي ميگذارد و استاد قلمزن يعني صنعتگري كه كارا و قلمزن است، در پايان كار، اين تراشهها را با كاغذ سمباده پاك ميكند و خطوط را هموار ميسازد. به هر حال قلمزني هنري است كه طي آن هنرمند قلمزن، نقوش اصيل و سنتي را با ابزار و وسايل ساده و دستي ولي با مهارت و هنرمندي، بر روي شيء مورد نظر نقر ميكند.
در گذشته هنرمندان اين رشته در زمينهي ساخت و پرداخت انواع ظروف و آثار ديگري از فلزات و آلياژهاي مختلف فعاليت داشتند و بر روي طلا و نقره نيز به قلمزني ميپرداختند. ولي در حال حاضر، كار اين گروه بيشتر به نقش نشاندن بر روي مس و برنج و آلياژهاي مختلف و ندرتاً به قلمزني بر روي نقره محدود ميشود. همچنين در گذشته هنرمندان اين رشته اشياء و آثار و محصولاتي را كه به قلمزني روي آن ميپرداختند خودشان تهيه ميكردند در حاليكه هم اينك اين كار توسط كارگاههاي ساخت انجام ميشود و كمتر اتفاق ميافتد كه صنعتگر قلمزني، خودكار ساخت شيء را نيز انجام دهد.
براي قلمزني ابتدا پشت سطح شيء يا اثري را كه قرار است قلمزني كنند، باز ميپوشانند تا ظرف خالي طي مرحلهي قلمزني بر اثر ضربات چكش و فشار قلم، تاب برنداشته و هم از سر و صداي زياد جلوگيري شود. براي اين عمل يعني قيراندود كردن پشت كار، قير جامد را در دستگاه ذوب قير، ذوب ميكنند. سپس قير ذوب شده به صورت لايه به لايه روي محل مورد نظر ميكشند تا قشر نسبتاً ضخيمي تشكيل گردد پس از سرد شدن ظرف، با كشيدن دوغاب سفيدي، محل مورد قلمزني را جهت طراحي آماده ميكنند. دوغاب مذكور صرفاً براي بهتر نمايان شدن خطوط طراحي ميباشد كه به وسيلهي مداد كشيده ميشود.
طراحي طرحهاي ظروف قلمزني كه اكثراً از طرحهاي سنتي الهام ميگيرد به چند طريق به مرحلهي اجرا گذاشته ميشود:
در حال حاضر در اصفهان يعني مهمترين مركز ساخت و قلمزني مس و برنج، حدود 81% از قلمزنان خود طراح و اجراكننده ميباشند. حدود 7% از طرحهاي ديگران استفاده نموده و طرحهاي خريداري شده را كه بر روي كاغذ كشيده شده مورد استفاده قرار داده و كپي كاري ميكنند. 12% ديگر نيز صرفاً به خردهكاري ميپردازند.
زماني كه طرحها و نقوش روي كار پياده شدند، به وسيلهي ابزاري به نام نيم بر يا قلم خطوط اصلي را كندهكاري ميكنند. آنگاه زمينههاي كار را به وسيلهي ابزارهاي مختلف كه انواع گوناگون قلم فلزي ميباشد، نقش ميزنند و به اصطلاح پُر ميكنند. سپس نوبت روسازي است كه در اين مرحله روي طرحها را با قلمهايي كه بر سر آنها نقش مايههاي مختلفي حك شده است، تزيين مينمايند. قلمهاي اين مرحله عبارتند از: حصيري، قلمگيري، گرسواد، سمبه، يك تو، نيم ور، كلفتي، كف تخت و … كه اين نامگذاريها متناسب با نقشهاي حك شده بر سر هر كدام ميباشد. قلمهايي كه در زمينهسازي به كار ميروند، عبارتند از: شوته، گرسوم، تك، يك تو.
قلمزني به شيوههاي مختلفي انجام ميشود در صورتي كه فقط گود كردن خطوط، مورد نظر صنعتگر باشد، كار تقريباً ساده است. چه آن كه اين كار به سادگي قابل انجام بوده و وي ميتواند به كمك ضرباتي كه بر خطوط وارد ميآورد، به آنها حالت فرورفتگي بدهد ولي در اكثر موارد، قلمزني بر روي فلز به طور برجسته انجام ميشود يا تركيبي از نقوش برجسته و فرورفته است كه در اين صورت ميبايست قسمتهاي متن طرح با كمك ابزاري خاص كوبيده و گود شود تا خطوط برجسته بماند و خودشان را نشان بدهند. گاهي نيز استادكار مربوطه ناچار است براي تكميل كار از دو سوي محصول به قلمزني بپردازد. كه در اين صورت بعد از اتمام قلمزني يك روي محصول، قير آن را پاك كرده و روي ديگرش را در قير قرار ميدهد و عمل قلمزني را به انجام ميرساند. بديهي است كه در شرايطي كه فرضاً قلمزني بر روي شيء هموار (نظير سيني، بشقاب، كاسه و …) مورد نظر باشد، اين كار به سهولت امكانپذير بوده و صنعتگر مشكلي نخواهد داشت. ولي چنانچه شيئي كه قلمزني بر روي آن انجام ميشود، داراي حالت كروي يا بسته باشد (نظير تنگهاي دهان تنگ، گلدان و …)، صنعتگران معمولاً قسمتي را كه بايد برجسته نمايانده شود، به طور مجزا ساخته و آن را به گونهاي كاملاً ظريف روي كار لحيم ميكنند. قسمتي كه به طور افزوده بر روي محصول قرار ميگيرد، براي آن كه از زيبايي فراورده نكاهد، معمولاً با نقوش فرورفتهاي كه لبهي آن را با سطح محصول پيوند ميدهد، محاط ميشود. گاهي نيز هنرمند قلمزن برحسب ضرورت بنا به ذوق و سليقهي خود به مشبككاري، ترصيع و طلاكوبي محصول ميپردازد.
نقوشي كه امروزه مورد استفادهي قلمزنان قرار ميگيرد،بسيار متنوع بوده و متداولترين آنها عبارتند از: مشبك (كه خود نوعي از قلمزني ميباشد)، اسليمي، ختايي، گل و بوتهي شاه عباسي، مسجد شيخ لطفاله منبت، اشكال حيواني، شكار و … كه در واقع اين طرحها از نگارههاي عاميانه يا سنتي الهام و مايه گرفته است.
در مرحلهي قلمزني از وسايلي استفاده ميشود كه عمدتاً عبارتند از:
پس از اتمام كليهي عمليات قلمزني قير را به وسيلهي حرارت از محصول جدا كرده و باقيماندهي آن بر بدنهي ظرف را نيز توسط نفت پاك ميكنند. سپس ظرف جهت هموار كردن يا صاف كاري و در صورتي كه قطعات جداگانهيي داشته باشد، به منظور سوار كردن قطعات و لحيمكاري، به كارگاه صنعتگر سازنده برده ميشود. البته لحيمكاري در اين مرحله توسط آلياژ قلع صورت ميگيرد تا قسمت لحيم شده همرنگ زمينهي ظرف باشد و صافكاري نيز توسط چكش چوبي يا چكشي كه بر سر آن چرم قرار داده شده (جهت صاف كردن و هموار كردن ظرف كه در هنگام قلمزني تاب برداشته، فرورفتگي و برآمدگي پيدا كرده) انجام ميپذيرد. پس از صافكاري و چسباندن قطعات، ظرف جهت پرداخت شدن به كارگاه پرداختكاري برده ميشود و به وسيلهي فرچه با صابون تميز و پرداخت ميگردد. ذكر اين نكته ضروري است كه تا حدود 30 سال قبل، كار پرداخت تماماً با دست صورت ميگرفته است ولي در حال حاضر به وسيلهي دستگاه فرچه نيز صورت ميپذيرد.
مرحلهي نهايي و تكميلي كار سياهكاري است كه در كارگاه قلمزني انجام ميشود، به اين ترتيب كه سطوح قلمزني شده را به وسيلهي مخلوطي از دوده و واكس ميپوشانند به نحوي كه كليهي قسمتهاي فرورفته از اين مخلوط پر شود. سپس سطح كار را به وسيلهي قطعاتي از پارچه پاك كرده و صيقل ميدهند، لذا كليهي جزييات قلم خورده و فرو رفته به رنگ سياه و قسمتهاي برجسته به رنگ اصلي ظرف در ميآيند كه البته اين امر موجب نماياندن بيشتر و بهتر خطوط طرح و در نتيجه زيبايي فزونتر محصول ميشود.
در حال حاضر علاوه بر اصفهان كه قلمزني مس و برنج در آن از رونق فوقالعادهاي برخورده است، در شهرهاي تهران، طبس، و كرمانشاه نيز قلمزني روي مس تا حدودي مرسوم و متداول است.
- فلزات از دوام و استحكام قابل ملاحظهاي برخوردارند.
- فلزات قابليت شكلپذيري داشته و از قدرت چكشخواري خوبي برخوردارند.
- فلزات قابليت ورقه شدن دارند.
- فلزات قابليت ذوب شدن دارند و به همين دليل امكان استفادهي مجدد از آنها وجود دارد.
- فلزات داراي انواع گرانقيمت چون طلا و نقره و انواع ارزان قيمت چون مس و قلع و حتي نوع مايع مانند جيوه هستند.
- از اهميت فلزات همين بس كه دورههاي مختلف تمدن بشري را با فلز خاصي كه در هر دوره كشف شده و از اعتبار بيشتري برخوردار بوده است، نامگذاري كردهاند. نخستين عصر،عصر مس نام دارد. ضمن آنكه دورههاي ديگر را مفرغ، آهن، فولاد و … نام نهادهاند.
- از امتزاج فلزات با يكديگر، آلياژ به دست ميآيد. آلياژهاي مهم كه به ويژه در فلزكاري كاربرد بيشتري دارند عبارتند از: «برنج» كه از تركيب مس و روي به دست ميآيد. ورشو كه از تركيب نيكل، مس، قلع و … مفرغ (برنز) كه از تركيب مس و قلع به دست مس آيد.
[1]- ویلسون کریستی – تاریخ صنایع ایران – مترجم عبدالله فریار – انتشارات یساولی – چاپ اول – س 1366 ص 110
[2]- پوپ، آرتوراپهام – شاهکارهای هنر ایران – ترجمه پرویز ناتل خانلری – تهران – صفی علیشاه – چاپ اول – س 1338 – ص 53
[3]- گریشمن، رمان – هنر ایران در دوران پارت و ساسانی – ترجمه بهرام فره وشی – تهران – انتشارات علمی و فرهنگی – چاپ سوم – س 1370- ص 203
[4]- گریشمن، رمان – ایران از آغاز تا اسلام – ترجمه دکتر معین – تهران – بنگاه ترجمه و نشر کتاب – س 1349 – ص 400-398
[5]- گریشمن، رمان – هنر ایران در دوران پارت و ساسانی – ترجمه بهرام فره وشی – تهران – انتشارات علمی و فرهنگی – چاپ سوم – س 1370- ص 204
مبلغ قابل پرداخت 68,900 تومان