فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: كليات و مقدمه
شرح و بیان مسئله و ضرورت پژوهش... 2
کبد. 2
کبد از نظر بافت شناسی.. 3
1-1- اعمال کبد. 4
1-2-اعمال متابولیک کبد. 4
1-2-1- متابولیسم کربوهیدراتها4
1-2-2- متابولیسم چربی.. 5
1-2-3- متابولیسم پروتئینها6
1-2-4- تست هاي بيوشيميايي كبد. 6
1-2-5- نسبت ALT / AST.. 7
1-3- متابولیسم مواد سمی.. 9
|
1-3-1-واکنشهای فازاول متابولیسم مواد زنوبیوتیک... 9
1-3-2- سیتوکروم 450P.. 10
1-3-3- چرخه کاتالیتیکی سیتوکروم450P.. 10
1-3-4-واکنشهای فاز دوم متابولیسم مواد زنوبیوتیک... 11
1-3-5-واکنشهای فاز سوم متابولیسم مواد زنوبیوتیک... 11
1-3-6- وسعت اثرات مواد سمی.. 12
1-4- استرس اکسیداتیو. 12
1-4-1- عوامل ایجاد کننده استرس اکسیداتیو ( عوامل پرواکسیدان )13
1-4-2-آسیب اکسیداتیو به DNA.. 14
1-4-3- اکسیداسیون پروتئین ها15
1-4-4-پراکسیداسیون چربی ها15
1-4-5- مراحل دفاع آنتی اکسیدان. 17
1-4-6- سازش با استرس اکسیداتیو. 18
1-4-7-جلوگیری از تشکیل رادیکال های آزاد و یا متوقف کردن روند تولید آنها18
1-4-7-1- آنتیاکسیدان های پروتئینی.. 18
1-4-7-2- آنتی اکسیدان های غیر پروتئینی.. 22
1-4-8- عوامل مؤثر بر سیستم آنتیاکسیدان. 25
سن.. 25
بیماری ها25
|
تغذیه و شرایط محیطی.. 26
1-4-9- روشهای ارزیابی سیستم دفاع آنتی اکسیدان. 27
1-4-10-اندازه گیری فعالیت کل آنتی اکسیدانی Total antioxidant activity. 28
1-5 استامینوفن.. 29
1-5-1 مکانیسم اثر ضد درد استامینوفن.. 30
1-5-2 موارد مصرف استامینوفن.. 31
1-5-3 متابولیسم استامینوفن.. 32
1-5-4 مکانیسم ایجاد سمیت... 33
1-5-5 فرضیه استرس اکسیداتیو. 34
1-5-6 عوارض داروي استامينوفن.. 37
1-5-7 دوفرضیه برای مکانیسم سمیت کبدی ایجاد شده به وسیله استامینوفن.. 39
1-5-8 آنزيم هاي كبدي.. 40
1-5-8-1 داروهایی که باعث ایجاد سطح غیرطبیعی آمینوترانسفرازها می گردند. 42
1-5-8-2 موارد سطح غیر طبیعی آنزیم های کبدی.. 43
1-5-8-3 میزان افزایش آمینوترانسفرازها44
1-5-9 روش های شناخته شده برای رفع مسمومیت با استامینوفن.. 45
الف) روش درمانی اول. 45
ب) روش درمانی دوم. 46
|
1-6- تاریخچه استفاده از گياهان دارويي.. 47
1-7- مرزه رشینگری (Heracleudm persicum)48
1-7-1 تاریخچه استفاده از گیاه مرزه49
1-7-2 ترکیبات شیمیایی گیاه مرزه49
1-7-3 ترکیبات شیمیایی گیاه مرزه53
1-7-4 خواص و کاربرد گیاه مرزه.........................................................................................................53
1-7-5 خاصیت دارویی گیاه مرزه55
1-7-6 خواص مهم گیاه مرزه56
1-7-7 میزان و طریقه مصرف گیاه مرزه56
1-7-8 سمیت گیاه مرزه57
1-7-9 اثرات فارماکولوژیکی گیاه مرزه57
1-7-10 اجزای متشکله گیاه مرزه58
1-8 اهداف پژوهش... 58
فصل دوم: مواد و روشها
2-1 مواد و روش ها61
2-2 تجهیزات... 62
2-3 لیست کیت ها63
|
2-4 تهيه اسانس گیاه مرزه رشینگری.. 63
2-4-1 تهيه اسانس گیاه مرزه رشینگری به روش تقطير با آب توسط دستگاه تقطير كلونجر. 63
2-4-2 آناليز اسانس گیاه مرزه رشینگری به روش ( GC-MS) Gas. 64
2-4-3 اندازهگيري ميزان توانايي به دام انداختن راديكالهاي آزاد اسانس با روش DPPH 65
2-4-4 اندازهگيري فعاليت آنتياكسيداني اسانس مرزه با استفاده از آزمون ß-Carotene-66
2-5- آماده سازي حيوانات... 68
2-5-1 حیوانات آزمایشگاهی.. 68
2-5-2 تیمار حیوانات... 68
2-5-3 اندازه گیری سطح مارکرهای آسیب کبدی در پلاسما69
2-5-3-1 اندازه گیری فعالیت آنزیم (GOT)AST.. 69
2-5-3-2 روش کار. 69
2-5-4 اندازه گیری آنزیم ALT(GPT)70
2-5-4-1 روش کار. 70
2-5-5 اندازه گیری فعالیت آلکالن فسفاتاز. 71
2-5-5-1 روش کار. 71
2-5-6 اندازه گیری میزان بیلی روبین در پلاسما با روش فتومتریک... 72
2-6 تهیه هموژن بافت کبد. 74
2-6-1 طرز تهیه محلول های مورد نیاز. 74
|
2-6-2 روش کار. 74
2-6-3 اندازه گیری فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) در هموژن بافت کبد. 75
2-6-4 اندازه گیری فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز در بافت کبد. 77
2-6-5 اندازه گیری فعالیت آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز در بافت کبد. 77
2-7 روش تهیه لام و مطالعات هیستوپاتولوژیک... 78
2-8- آنالیز آماری.. 79
فصل سوم: نتايج
3-1- میزان فعالیت آنزیم AST پلاسما در زمانهای مختلف پس از تیمار حیوانات 84
3-2- میزان فعالیت آنزیم ALT پلاسما در زمانهای مختلف پس از تیمار حیوانات 86
3-3- میزان فعالیت آنزیم ALP پلاسما در زمانهای مختلف پس از تیمار حیوانات 89
3-4- میزان فعالیت آنزیم Bil پلاسما در زمانهای مختلف پس از تیمار حیوانات 91
3-5- فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسکوتاز (SOD) در هموژن بافت کبد در زمانهای مختلف بعد از تیمار حیوانات 94
3-6- میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون ردکتاز (GR) در بافت کبد در زمانهای مختلف بعد از تیمار حیوانات 96
3-7- میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون پروکسیداز (GPX) در هموژن بافت کبد در زمانهای مختلف بعد از تیمار حیوانات 99
|
3-8- برسی هیستوپاتولوژیک بافت کبد. 101
فصل چهارم: بحث، نتيجه گيري و پيشنهادات
4-1 بحث... 104
4-2 نتیجه گیری.. 114
4-3 پیشنهاد. 115
فهرست منابع. 117
کبد یا جگر سیاه عضوی است منفرد که 5/1 -1 کیلوگرم وزن دارد. کبد بزرگترین غده بدن بوده و در هایپوکندر راست واپی گاستر و قسمتی از هایپوکندر چپ جای می گیرد. سطح فوقانی آن صاف و در زیر دیافراگم میباشد اما سطح تحتانی ناصاف است و محل قرارگیری ناف کبد میباشد. کبد در روز 25 زندگی جنینی ظاهر میشود و دو منشأ مختلف دارد :
1- داربست کبد (STROMA) از مزودرم اسپلانکتونیک به وجود آمده و اسکلت توری کبد را تشکیل میدهد.
2- مجاری صفراوی و بافت اصلی کبد (پارانشیم) که بر روی داربست کبد قرار میگیرد منشاء آندودرمی داشته از اپی تلیوم دوازدهه به وجود میآید.
کبد از پنجمین ماه زندگی رویانی شروع به ترشح صفرا می کند و تا هفت ماهگی دوران جنینی نیز عمل خونسازی را به عهده دارد.
اول : کپسول و داربست کبد، که شامل بافت همبند، کپسول گلیسون به انضمام بافت رتیکولر است.
دوم : لبولهای کبدی
سوم : فضای کی یرنان یا مجرای پورت، که شامل یک داربست همبندی به انضمام انشعابات ورید باب، شریان کبدی، مجرای صفراوی و رگ لنفی میباشد.
چهارم : دستگاه صفراوی داخل کبد
پنجم : دستگاه رگی داخل کبدی (INTRA HEPATIC VASCULAR SYSTEM)
لبولهاي كبديشامل:
شكل سلول كبدي چند سطحي و اندازه µ 22×30 مي باشد. يك يا دو عدد هسته روشن و مدور با يك يا چند هستك در وسط سلول قرار دارد. سطح هپاتوسيت توسط روپوش گليكو كانيكس پوشيده است. سيتوپلاسم هپاتوسيت حاوي ارگانها و قطرههاي گليكوژن، چربي، دانههاي پروتئين، املاح و رنگدانه ها مي باشد. با رنگ آميزي معمولي ذرات چربي و گليكوژن حل شده قابل رؤيت نيستند و سيتوپلاسم قرمز سلول (بعلت ميتوكندريهاي زياد و رتيكولوم اندوپلاسميك) نسبتأ دانه دار به نظر مي رسد. هپاتوسيتها داراي رتيكولوم اندوپلاسمتيك صاف و خشن مي باشند.
رتيكولوم دانهدار ممكن است به شكل اجسام بازوفيلي ديده ميشود. هپاتوسيتها علاوه بر ليزوزوم، ميتوكندري و دستگاه گلژي، حاوي ارگانل ديگري هستند به نام PEROXISOME يا ميكروبادي. ميكروبادي سرشار از آنزيم اوريكاز، كاتالازو D-AMINOACID OXIDASE مي باشد. به علت وجود اين آنزيم ها و اين كه ميكروبادي حاوي هيروژن پراكسيد ميباشد فعلأ معتقدند ميكروبادي يك ارگانل تنفسي است.
همچنين در سلول كبدي ليپوفوشين (پيگمان ازدياد سن يا پيگمان فرسودگي)و هموسيدرين ممكن است ديده شود. با رنگ آميزي معمولي، چربي، گليكوژن هر دو در هپاتوسيت محو ميشوند. ولي محل قطرههاي چربي به صورت فضاي خالي مدور و محل گليكوژن به صورت فضاي نامنظمي ديده ميشود.
1-1- اعمال کبد
همه سلولهای کبدی با هم یک مجموعه بزرگ واکنشگر شیمیایی را میسازند که متابولیسم بالایی دارد. سوبستراها و انرژی را از یک سیستم متابولیک در اختیار سیستم دیگر قرار میدهد. موادی را سنتز و پردازش میکند که به سایر نواحی بدن انتقال مییابد و سایر اعمال متابولیک را انجام میدهد. بنابراین دلایل، سهم عمدهای از نظر بیوشیمیایی به واکنشهای متابولیک درون کبد اختصاص دارد.
کبد در متابولیسم کربوهیدراتها اعمال خاص زیر را انجام میدهد :
1- ذخیرهسازی گلیکوژن
2- تبدیل گالاکتوز و فروکتوز به گلوکز
3- گلوکونئوژنز
4- ساخت تعداد زیادی ترکیب مهم شیمیایی از فرآوردههای واسطهای متابولیسم کربوهیدراتها. کبد نقش مهمی در حفظ غلظت طبیعی گلوکز خون دارد مثلاً ذخیرهسازی گلیکوژن به کبد اجازه میدهد گلوکز اضافی را از خون بردارد و ذخیره کند.
سپس زمانی که غلظت گلوکز خون شروع به افت زیاد میکند آن را به خون باز گرداند این عملکرد کبد را عمل بافر گلوکز میگویند. به عنوان مثال در کسی که کبد غیر فعال دارد، غلظت گلوکز خون بلافاصله پس از صرف غذا به حدود 3 برابر غلظت آن در شخصی با کبد میرسد.
گلوکونئوژنز کبدی هم به حفظ طبیعی گلوکز خون مربوط میشود، زیرا تنها زمانی که گلوکو نئوژنز به حدی قابل انجام میگیرد که غلظت گلوکز به کمتر از حد طبیعی برسد. در این صورت مقدار زیادی اسیدآمینه و گلیسرول حاصل از تری گلیسریدها به گلوکز تبدیل میشود که به طریقی دیگر به حفظ غلظت نسبتاً طبیعی گلوکز خون کمک میکند.
اگر چه تمام سلولهای بدن میتوانند بخشی از متابولیسم چربی را انجام دهند ولی جنبههای خاص متابولیسم چربی عمدتاً در کبد صورت میگیرد. اعمال خاص کبد در متابولیسم چربی از این قرار است:
1- میزان بالای اکسیداسیون اسیدهای چرب جهت تأمین انرژی سایر اعمال بدن
2- ساخت بیشتر لیپوپروتئین ها
3- ساخت مقادیر زیاد کلسترول و فسفولیپیدها
4- تبدیل مقادیر زیاد کربوهیدرات و پروتئین به چربی
به منظور کسب انرژی از چربیهای طبیعی، ابتدا چربی به گلیسرول و اسیدهای چرب میشکند و سپس اسیدهای چرب با –B اکسیداسیون به بنیانهای دو کربنی استیل شکسته میشوند، که این بنیانها بعداً استیل کوآنزیم A را میسازند. استیلکوآ میتواند وارد چرخه اسیدسیتریک شود و از اکسیداسیون آنها مقادیری انرژی آزاد میگردد. –B اکسیداسیون در تمام سلولهای بدن میتواند انجام شود، ولی در سلولهای کبدی بسیار سریعتر صورت میگیرد. خود کبد نمیتواند از تمام استیلکوآی ساخته شده استفاده کند. در عوض از متراکم شدن دو مولکول استیلکوآ یک مولکول اسیداستواستیک ایجاد میشود. این اسید بسیار محلول از سلولهای کبدی وارد مایعات خارج سلولی میگردد و سپس به سراسر بدن حمل میشود تا جذب سایر بافتها گردد. این بافتها اسیداستیک را مجدداً به استیلکوآ تبدیل میکنند و سپس استیلکوآ را به روش معمول اکسیده مینمایند. بدینترتیب کبد مسئول بخش عمدۀ متابولیسم چربیهاست.
حدود 80 % از کلسترول ساخته شده در کبد به املاح صفراوی تبدیل میشودکه به درون صفرا ترشح میگردند. باقیمانده آن هم به لیپوپروتئینها منتقل میشود تا از طریق خون به سلولهای بافتی همه جای بدن برسد. به همین ترتیب فسفولیپیدها هم در کبد ساخته میشوند و عمدتاً به وسیله لیپوپروتئینها حمل میگردند، سلولها از کلسترول و فسفولیپیدها برای ساخت غشاها، ساختمانهای داخل سلولی و مشتقات متعدد شیمیایی که برای عملکرد سلول مهماند استفاده میکنند.
تقریباً کل ساخت چربی در بدن (از کربوهیدراتها و پروتئینها) نیز در کبد صورت میگیرد. چربی پس از ساخته شدن در کبد به وسیله لیپوپروتئینها به بافت چربی حمل میشود تا ذخیره گردد.
اگر چه در صد زیادی از فرآیندهای مربوط به متابولیسم کربوهیدرات و چربی در کبد صورت میگیرد. ولی احتمالاً بدن میتواند از بسیاری از این اعمال کبد صرف نظر کند و همچنان زنده بماند. از سوی دیگر کبد نمیتواند بیش از چند روز از متابولیسم پروتئین صرف نظر کند و در عین حال شخص زنده بماند. ]گایتون،الف،هال،ج1384[
كبد در فعاليتهاي مختلف ترشحي و توليد مواد بيوشيميايي نقش دارد. از اين رو هيچ تستي قادر نيست عملكرد صحيح كبد را نشان دهد. تستهاي بيوشيميايي كبد از حساسيت و اختصاصيت كمي برخوردارند.
بنابراين تستهاي بيوشيميايي به تنهايي، فقط اطلاعات محدودي از وجود يا شدت بيماري كبدي، در اختيار ما قرار ميدهند. بدينترتيب تستهاي بيوشيميايي بايد به همراه تاريخچه دقيق و معاينه باليني انجام شود، تا بيمار از لحاظ وجود بيماري كبدي، شدت و علل آن ارزيابي شود. اما برخي بيماريهاي كبدي با يك سري الگوهاي خاص بيوشيميايي مشخص ميشود. يك سري تستهاي بيوشيميايي مشخصة بيماريهاي خاص ميباشند كه شامل :
ماركرهاي نكروز هپاتوسلولار:
- آمينوترانسفرازها شامل:
- واكنشهاي ترانس آميناز (آمينوترانسفراز) موجب توليد پيروات از آلانين، اگزالواستات از آسپارتات و آلفا كتوگلوتارات از گلوتامات مي شوند.
- ALTيك آنزيم سيتوزولي ميباشد.
- AST يك آنزيم سيتوزولي و ميتوكندريايي ميباشد.
- افزايش فعاليت اين آنزيمها در سرم، نتيجه خروج آنها از سلولهاي آسيب ديده ميباشد. اين آنزيمها در بسياري از بيماريهاي كبدي افزايش مييابند و با انواع يا درجات خاصي از نكروز كبدي همراه ميباشند مانند هپاتيتهاي حاد و يرال و يا صدمات شيميايي و ايسكميك.
ALT مختص سلولهاي كبدي است درحالي كه AST در سلولهاي قلبي، كليه، مغز و سلولهاي خوني نيز ديده ميشوند. بنابراين با افزايشAST با منشأ كبدي، افزايش ALT نيز بايد مد نظر باشد با افزايش AST (به تنهايي) بايد بدنبال صدمات خارج كبدي بگرديم، به ويژه صدمات قلبي يا عضلاني فعاليتهاي ورزشي شديد مثل دويدن طولاني مدت يا كاهش وزن ممكن است منجر به افزايش AST شوند.
ALT / AST در تشخيص افتراقي كمك كننده است، در بسياري از اشكال صدمات كبدي حاد، اين ميزان، كمتر يا مساوي يك مي باشد. در هپاتيت الكلي اين ميزان به طور مشخص بالاتر از 2 ميباشد. افزايش اين نسبت گاه در عدم كفايت پيريدوكسين رخ ميدهد كه معمولأ با هپاتيت الكلي مزمن همراه است. پيريدوكسين 1-5 فسفات به عنوان كوآنزيم براي هر دو آنزيم ALT و AST مورد نياز است. ولي به نظر ميرسد، AST وابستگي بيشتري به اين كوآنزيم داشته باشد.
علل ديگري براي افزايش نسبت ALT / AST به ميزان بيش از 2 وجود دارد كه هنوز كاملأ شناخته نشده است. دومين علت كه كمي ناشايعتر است و باعث افزايش نسبت ALT / AST ميشود. بيماري ويلسون حاد ميباشد. ]م.جهانی (1384)[
افزايش ALT / AST بيش از 4 به احتمال قوي ويلسون فولمينانت را مطرح ميكند. نسبت ALT / AST نيز مانند ساير تستهاي كبدي با توجه به علايم و يافتههاي كلينيكي تفسير مي شود. مثلأ افزايش اين نسبت بيش از يك ممكن است. ( در غياب آسيب الكلي) در سيروز به علت بيماريهاي مزمن كبدي ايجاد شود. افزايش ALT / AST بيش از يك در صورتيكه بيماري شناخته شده كبدي وجود داشته باشد و سوء مصرف الكل وجود نداشته باشد، ميتواند نشانگر سيروز باشد. [Arouma,O.,et al(1994)]
با توجه به گستردگي در وظايف و كاركردهاي كبدي تظاهرات باليني بيماريهاي كبدي نيز متنوع و گسترده خواهند بود و ممكن است از حالت كاملأ بي سر و صدا تا حالت برق آسا و كشنده متغير باشند.
در ميان مشكلات متنوع كبدي، هپاتيت ناشي از سموم و داروها اهميت ويژه اي را به خود اختصاص داده است به گونه اي كه هپاتوتوكسيسيتي ناشي از داروها بيشتر از50% موارد نارسايي حاد كبدي (ACUTE LIVER FAILURE) را شامل مي شود.( (ACUTE LIVER FAILURE) Thomas L(1998)])
اکثر مواد سمی لیپوفیل هستند و به همین دلیل در بافتهای مختلف تجمع یافته و به آسانی دفع نمیشوند. بیوترانسفورماسیون موجب تبدیل این مواد به متابولیتهای قطبی و قابل دفع میگردد. این فرآیند موجب کاهش نیمه عمر سموم و تقلیل فعالیت بیولوژیک و اثرات مضرآنها در بدن میشود.
بیوترانسفورماسیون سموم و داروها در طی سه مسیر اصلی و عمدتاً در کبد انجام میشود .
[.Pumford,NR.,et al (1997).Estabrook,R.,et al (1996).Wrighton.A., et alRing,B.J(1993)].
واکنشهای فاز I باعث فعال سازی [1]، اضافه کردن یا در معرض قرار دادن گروههای عملکردی خاص میشوند که برای متابولیسم به وسیله آنزیم فاز II نیازمند هستند.
در فازI که مسیر غالب بیوترانسفورماسیون است، گروههایعملکردیتحت تأثیر دو سیستم آنزیمی اکسیداتيو : 1- سیستم سیتوکروم 450P(سیستم مونواکسیژناز چند سوبسترایی) يا سیستم اکسیژناز با عملکرد مختلط (MFO:Mixed Function Oxidase) و 2- آمین اکسیداز با عملکرد مختلط (فلاوین – ونواکسیژناز) (Mixed function Amin Oxidase ) قرار میگیرند.
اساساً هر دو سیستم آنزیمی یک بخش هیدروکسیل به سوبسترای خارجیاضافه میکنند.اکسیداسیون، اپوکسیداسیون و آلکیلاسیون، هیدرولیز و دهالوژناسیون احیایی از جمله واکنشهای این فاز است که توسط گروه مهمی از آنزیم ها از جمله سیتوکروم 450P کاتالیز میشود.
[Wallace Hayes,A. (2001),.Slagovic,J.,et al (2000)].
سیتوکروم 450P، یک سیستم آنزیمی کوپل شده شامل دو آنزیم میباشد : NADPH– سیتوکروم450P ردوکتاز (یک فلاووپروتئین) و سیتوکروم450P (یک هموپروتئین). این آنزیمها در ماتریکس فسفولیپیدی غشاء شبکه آندوپلاسمی قرار می گیرند.
نام سیتوکروم450P به این جهت است که وقتی سیتوکروم450P(FeII) احیا میشود، تشکیل یک کمپلکس با کربن مونوکسید میدهد که ماکزیمم جذب آن در 450 نانومتر است. و وقتی که تغییر ماهیت میدهد، دارای جذب ماکزیمم در 420 نانومتر مشابه دیگر هموپروتئینها میگردد.
[White,R.E.,et al (1980) Testa,B.,et al(1981)]
در واکنشهای کاتالیزه شده بوسیله سیستم سیتوکروم450P، سوبسترا با شکل اکسید سیتوکروم450P (FeIII) ترکیب میشود وایجاد کمپلکس سوبستر1 – سیتوکروم450P می کند. سپس این کمپلکس یک الکترون از NADPH از طریق NADPH– سیتوکروم450P ردوکتاز می پذیرد و آهن در بخش هم سیتوکروم 450P احیاء میشود. این کمپلکس سیتوکروم450P–سوبسترا (FeII) احیاء شده، با اکسیژن مولکولی ترکیب میشود و سپس یک الکترون دیگر از NADPH میپذیرد. یک اتم اکسیژن فعال وارد مولکول سوبسترا میشود و دیگری به آب احیاء میگردد.
سوبسترای دارای اکسیژن تفکیک میشود و دوباره شکل اکسیده سیتوکروم450P را تولید میکند.(شکل1-1).کربن منوکسید مهار کننده قوی واکنشهای کاتالیزه شده با سیتوکروم450P میباشد، زیرا با اکسیژن برای اتصال به سیتوکروم450Pاحیاء رقابت می کند(1995)][Nelson,S.D.
[1]-Functionalization
مبلغ قابل پرداخت 68,800 تومان