فهرست
چکيده1
مقدمه. 2
فصل اول. 5
کليات.. 5
1-1) معناي لغوي محاربه6
2-1) محاربه در قرآن كريم. 7
3-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه اماميه12
4-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه اهل سنت.. 20
فصلدوم. 21
ماهيتمحاربه. 21
1-2) مفاد آيه محاربه22
1-1-2) بررسي عنوان محاربه22
2-1-2) بررسی عنوان افساد در زمين 50
1-2-1-2) مراد از افساد در زمين. 50
2-2) جمع ميان دو عنوان محارب ومفسد فى الارض... 57
3-2) آيا افساد فی الارض به تنهايي، موضوع برای جواز حکم قتل مي باشد. 67
4-2) بررسی روايات خاصه درباره موضوع حد محارب.. 70
5-2) بررسى مسائل دخيل در تحقق عنوان محاربه108
1-5-2) بکار بردن سلاح. 108
2-5-2) تحقق خارجی ترس و ارعاب.. 115
3-5-2) قصد قتل يا سرقت.. 120
4-5-2) عموميت متعلق محاربه125
6-2) ديدگاه علمای اهل سنت در باب محارب.. 129
7-2) ديدگاه اهل سنت در باب حکم محارب.. 136
1-7-2) قائلان به حبس... 136
2-7-2) قائلان به غير حبس... 138
8-2) محارب در متون حديثي مذاهب اربعه140
9-2) آراء برخي از مذاهب در خصوص اشرار و ترساندن مردم145
فصلسوم. 147
بررسی جرم محاربه با موارد مشابه. 147
1-3) محاربه و بغی. 148
1-1-3) معناي لغوي بغي. 148
2-1-3) معناي اصطلاحي بغي. 149
3-1-3) بررسی مفهوم محاربه و بغي (جرم سياسي)151
4-1-3) نظريات مختلف در مورد بغي ( جرم سياسي )156
5-1-3) آيا باغي کسي است که برامام معصوم خروج نمايد. 159
6-1-3) شرايط جنگ با بغات يا مجرمين سياسي. 161
7-1-3) رفتار با اسيران و مجروحين جنگي بغات.. 163
8-1-3) تعريف جرم سياسي از نظر حقوقدانان و مقايسه آن با بغی. 166
9-1-3) مزاياي مجرمين سياسي. 167
10-1-3) مقايسه بين محارب و باغی. 169
2-3) محاربه و تروريسم. 170
1-2-3) مفهوم تروريسم. 170
2-2-3) تعاريف گسترده تروريسم. 173
3-2-3) تعريف محدود تروريسم. 175
4-2-3) تعريف تروريسم از نظر ديدگاه هدف و عامل. 177
1-4-2-3) انواع تروريسم از نظر هدف.. 177
2-4-2-3) انواع تروريسم از نظر عامل. 178
5-2-3) تعريف حقوقي تروريسم. 180
6-2-3) مقايسه تروريسم و محارب.. 183
فصل چهارم. 186
محاربه در قوانين موضوعه ايران. 186
(4-1-1 ركن قانوني. 188
(4-1-2 ركن مادي 189
(4-1-3 عنصر معنوي 195
(4-2 ارزيابي انتقادي عملكرد قانونگذار در توسعه مفهوم محاربه197
(4-2-1 نقد و ارزيابي كلّي. 197
(4-3 زمينه و انگيزه تعميم احكام محاربه به برخي از جرايم 202
(4-4 ايرادات ناظر به تعميم حكم محاربه به برخي از جرائم 208
(4-4-1 از نظر شرع. 208
2-4-4) ديدگاه حقوقي عرفي 220
5-4) بررسي موردي جرايم در حكم محاربه225
1-5-4) جرايم در حكم محاربه در قانون مجازات اسلامي 225
6-4) بر هم زدن امنيت و ايجاد رعب و وحشت از طريق سرقت مسلحانه و قطع الطريق 227
7-4) قيام مسلحانه عليه حکومت اسلامی 231
8-4) براندازي حكومت اسلامي. 233
9-4 ) نامزد تصدي يكي از پستهاي حساس حكومت كودتا237
10-4) تشكيل يا اداره دسته يا جمعيت غير قانوني. 239
11-4 ) تحريك نيروهاي خودي به تمرد يا تسليم. 245
12-4) همكاري با دولتهای خارجي متخاصم. 247
13-4) سوء قصد به جان رهبر يا يكي از رؤساي قواي سه گانه و مراجع بزرگ تقليد 249
14-4) جعل اسكناس و اسناد بانكي به قصد اخلال در نظام كشور251
15-4) اجتماع و تباني بر ضد امنيت داخلي يا خارجي كشور255
16-4) تظاهر، قدرت نمايي و اقدام عليه آسايش عمومي بوسيله اسلحه257
17-4 ) راهزني در راهها و شوارع. 259
18-4) سرقت مسلحانه در شب.. 262
19-4) آتش زدن اموال به قصد مقابله با حكومت اسلامي. 265
20-4 ) نهب، غارت و اتلاف اموال با قهر و غلبه267
منابع. 269
اين پايان نامه بعد از بررسی لغوی و ادبی محاربه و ذکر اجمالی ديدگاه فقها شيعه و سنی به ماهيت محاربه از جنبه های مختلف پرداخته است؛ بر اين اساس هر گاه اقدام کسی به محاربه و اعمال زور، سبب ارعاب مردم و سلب امنيت از زندگی و مال و ناموسشان گردد، چنين عملی محاربه و افساد در زمين است و مشمول اطلاق آيه و روايات خواهد بود، چه اينکه غرض اصلی او ارعاب و سلب امنيت مردم باشد و چه اينکه غرض اصلی او مورد ديگری باشد. به طور کلی هر عملی که موجب ارعاب اهالی يک منطقه شود يا به عبارت ديگر هر عملی که بالقوه موجب ارعاب باشد اگر چه که ارعاب به عللی فعليت نيابد؛ از مصاديق محاربه با خدا و پيامبر و سعی در افساد در زمين است .
در بررسی موارد مشابه ـ «بغی» و «تروريسم» ـ پنج فرق ميان محاربه و بغي بيان شده است واز آن جا كه ماهيت جرم محاربه ايجاد اختلال در امنيت عمومی است، پس می تواند بارزترين مصداق آن تروريسم باشد.
در پايان ضمن بررسی محاربه در قوانين موضوعه ايران ، بر اين نكته تصريح شده كه تعميم احکام محاربه در قانون مجازات به موارد مختلف عملی غير اصولی و خلاف موازين شرعی و حقوقی می باشد.
طرح مسأله
در شريعت , جرايم به محظورات شرعي که خداوند متعال از آنها به وسيله حد يا تعزير منع کرده است تعريف شده اند . و محظور, عبارت است از انجام فعلي که از آن نهي شده و يا ترک فعلي که به آن امر شده است . پس جرم , انجام عملي است که حرام و داراي مجازات است و يا ترک فعلي است که شرع انور به تحريم و مجازات بر آن تصريح کرده است . جرم در ميان پديده هاي گوناگون اجتماعي نيز رفتاري مورد انزجار و نفرت جامعه است , که با توجه به شدت و ضعف آن , مستلزم عقوبت مي گردد . با پيروزي و به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني)ره)،يکي از برنامه هاي دولت اسلامي پس از استقرار نظام اسلامي وضع قوانين کيفري مبتني بر احکام شرع مقدس و لغو مقررات مغاير بود.طليعه اين تحول پيش از تصويب مقررات جديد با اجراي مجازاتهاي اسلامي که به موجب احکام دادگاههاي انقلاب اسلامي در همان روزهاي نخستين پيروزي انقلاب نمايان گرديد سپس با تصويب مقررات جزايي اسلامي تقسيم بندي جرايم از خلاف , جنحه وجنايت به حدود و قصاص و تعزيرات تغيير يافت . در بخش حدود , محاربه به عنوان جرمي مستقل وارد حقوق موضوعه ايران گرديد پديده مجرمانه محاربه , يکي از عناوين حقوق جزاي اسلامي مي باشد. اين مبحث در باب حدود , بين فقهاي شيعه و سنی مشهور است . در آن باب , مجازاتهاي شديد از سوي شارع مقدس بيانگر اهميتي است که شارع , براي صيانت مردم , تامين امنيت و آسايش جامعه قائل است . به علت جديد التاسيس بودن اين موضوع ومباحثي که پيرامون ماهيت و نحوه اجراي آن در فقه اماميه و اهل تسنن و مصاديق آن در عصر حاضر و نيز بررسي وجوح تشابه و تفاوت اين جرم با جرائم ديگر از قبيل بغي و ساير جرايم مخل امنيت داخلي و خارجي مطرح است لذا موضوع پايان نامه را بررسي ماهيت اين جرم در فقه مذاهب خمسه انتخاب نمودم .
سؤال اصلی و هدف تحقيق
ماهيت جرم محاربه در مذاهب اسلامی چيست، و قانون مجازات اسلامی ايران چه مواردی را شامل اين حد مي داند. و هدف اين بحث در صدد مشخص کردن موضوع حدي است که در شرع بنا به نص قرآن کريم و روايات متواتر برای محارب معين شده است.
شيوه تحقيق
شيوه تحقيق در اين پايان نامه , به طريق کتابخانه اي يا همان مطالعه نظري و بررسی نظرات مختلف فقها و حقوقدانان صاحب نظر در اين عنوان مي باشد . مجمل بودن کلام فقها در اين باب و عدم وجود سابقه اين عنوان در حقوق موضوعه وعدم تفکيک اين موضوع از جرايم عليه امنيت وآسايش عمومي و گسترش دايره شمول اعمالي که از سوي قانون گذار , در حکم محاربه شناخته شده است , از دشواريهاي اين تحقيق در اين زمينه بوده است .
سازماندهي تحقيق
اين پايان نامه در چهار فصل تدوين يافته است :
1.کليات ؛ مشتمل بر چهار بخش مي باشد که در آن به تعريف محاربه و بررسي آن در قرآن کريم و بررسي اصطلاحي آن در ديدگاه اماميه و اهل تسنن پرداخته شده است .
2.بررسي ماهيت محاربه که شامل نه بخش است , در بخش نخستين مفاد آيه محاربه مورد بررسي قرار گرفته است که خود شامل سه مبحث است که در آن عنوان محاربه و افساد في الارض به طور جداگانه مورد بحث قرار گرفته است . در بخش دوم به جمع ميان دو عنوان محارب و افساد في الارض پرداخته شده است . در بخش سوم اين موضوع مورد بحث قرار گرفته است که آيا افساد في الارض به تنهايي موضوع براي جواز حکم قتل مي باشد؟
دربخش چهارم به بررسي روايات خاصه در باب محاربه پرداخته شده است . در بخش پنجم عناوين دخيل در باب محاربه پرداخته شده است که شامل چهار مبحث مي باشد .در بخش ششم و هفتم به ديدگاه اهل سنت در باب اين جرم پرداخته شده است , وبخش هشتم عنوان محارب را در متون حديثي مذاهب اربعه را مورد بررسي قرار داده است . در بخش آخر از فصل دوم آراء برخي از مذاهب در خصوص اشرار و ترساندن مردم ذکر شده است .
3. بررسي جرم محاربه با موارد مشابه پرداخته است که شامل دو بخش مي باشد , در بخش اول عنوان محاربه با بغي مورد بررسي قرار گرفته است که شامل ده مبحث مي باشد. و بخش دوم محاربه با تروريسم مقايسه شده است که شامل شش مبحث مي باشد که در آن به تعريف تروريسم و انواع آن و همچنين مقايسه آن با جرم محاربه پرداخته شده است .
4. آخرين فصل پايان نامه به جرم محاربه در قوانين موضوعه ايران مي پردازد , که شامل بيست بخش مي باشد .
بخش اول که خود سه مبحث دارد به تعريف جرم محاربه و ارکان آن مي پردازد . بخش دوم عملکرد قانون گذار در توسعه مفهوم محاربه را مورد بررسي قرار داديم که شامل يک مبحث انتقادي مي باشد . در بخش سوم به زمينه و انگيزه تعميم احکام محاربه به برخي از جرايم در قانون پرداخته شده و در بخش چهارم که دو مبحث دارد ايرادات ناظر به تعميم حکم محاربه به برخي از جرايم ذکر شده است . بخش پنجم به بررسي موردي جرايم در حکم محاربه پرداخته شده است که شامل يک مبحث مي باشد . و از بخش ششم تا بيستم جرايم در حکم محاربه در قانون به طور جداگانه ذکر شده است و در مورد ارتباط آن با جرم محاربه بحث شده است .
1-1) معناي لغوي محاربه
2-1) محاربه در قرآن كريم
3-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه اماميه
4-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه اهل سنت
در ادبيات عرب محاربه مصدر باب مفاعَلَه که ماضي آن "حارَبَ" از ريشه ثلاثي مجرد حرب است. و معناى لغوى آن نقيض «سلم» يعنى آشتى است: " حرب الرجل اي سلبه المال و ترکه بلا شي".[1]
بنابراين، واژه مزبور از نوعى مقاتله (كار زار) گرفته شده كه در آن از ابزار قدرت و زور استفاده مى شود.
براساس اين تعريف بين محاربه به معناى مقاتله، و منازعه به معناى خصومت و عداوت تفاوت قائل مى شويم.زبيدى در تاج العروس گويد:حرب در برابر سلم است و اين دو واژه نقيض يكديگرند. از اين رو به «قتال»، «حرب» گفته مى شود.[2] قاموس قرآن نيز "حرب" را به معناي جنگ آورده است و به خاطر همين معنا "محراب" مسجد را که محل جنگ با شيطان و هواي نفس است به اين نام ناميده اند.[3] و علامه طباطبايي در تفسير الميزان حرب را در برابر سلم به معناي آشتي بيان نموده است .
با نگاهى به تعريف ها و عناوين فوق روشن مى شود كه ويژگى استفاده از ابزار قدرت در اظهار خصومت و دشمنى در همه آنها وجود دارد گر چه در برخى، چون و مصارعه، از سلاح استفاده نمى شود.بنابراين، استعمال واژه «حرب» در مواردى كه جنگ حقيقى و اعمال زور وجود نداشته باشد، استعمال مجازى است، مانند استعمال واژه «حرب» به معناى دشمن در جمله «أنا حربٌ لمن حاربنى» و به معناى محارب در جمله «فلان حرب فلان» و به معناى دشمن و محارب در جمله «فلان حرب لي» (فلانى دشمن و محارب من است، هرچند كه محاربش نباشد...).
بر اساس اين تعريف ها دربرخى از استعمالات واژه «حرب»، كارزار با اسلحه و ديگر ابزار آلات جنگى و قهرى، به مرحله فعليت نرسيده است ليكن دشمنى در اين گونه استعمال ها به منزله قتال و كارزار قرار گرفته است و كلام ابن منظور در جمله «فلان حرب لي، اي: عدو محارب و ان لم يكن محاربا» بيانگر همين استعمال است.[4] از اين رو در لسان العرب، واژه «حرب» را در آيه « فَاْذَنُوا بِحَربٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِه»[5] به قتل تفسير كرده است.
آرى، او در تفسير آيه «... الَّذينَ يُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَه»[6]، اين واژه را به معصيت و نافرمانى تفسير كرده است، گويا چون وقوع جنگ حقيقى با خدا و پيامبر را نامعقول مى پنداشت كلمه «محاربه» را در آيه به معصيت تفسير كرد. ليكن ابن منظور وقتى كه به تعريف معناى محاربه از ديدگاه علما و مفسران مى پردازد، دوباره حرب را به قتال معنا مى كند و از عداوت و عصيان به استعمال سلاح و زور تعبير مى آورد.
اين معنا را مى توانيم در ساير استعمالات و مشتقات اين ماده پيدا كنيم، مانند «حربه» به معناى زوبين يا نيزه كوتاه و «حُرِبَ» به معناى همه مالش به تاراج رفت و«حارِبْ» به معناى مُسَلَّح.
«حرب» كه ريشه محاربه است، در شش جاى قرآن به كار رفته است. علاوه بر آيه محاربه [7] كه محور بحث ماست، در آيه هاى زير نيز به چشم مى خورد:
1- فَإِن لَم تَفعَلوا فَاْذَنُوا بِحَربٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِه وَإن تُبتُم فَلَكُم رُؤوسُ اَموالِكُم لاتَظلِموُن ولاتُظلِمُون،[8]
2- كُلَّما أَوقَدُوا ناراً لِلحَربِ أَطفَأَهَا اللّهُ وَيَسعَونَ فِي الاَرضِ فَسَاداً وَاللّهُ لايُحِبُّ المُفسِدين، [9]
3- فَإمّا تَثقَفَنَّهُم فِي الحَربِ فَشَرِّدبِهِم مَن خَلفَهُم لَعَلَّهُم يَذَّكَرونَ،[10]
4- وَالَّذينَ اتَّخَذوا مَسجِداً ضِراراً وَكُفراً وَتَفريقاً بَينَ المُومِنينَ وَإرصَاداً لِمَن حارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبلُ وَلَيَحلِفُنَّ إن أرَدنا اِِلّا الحُسنى وَاللّهُ يَشهَدُ إنَّهُم لَكاذِبونَ، [11]
5- فَإذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَربَ الرِّقَابِ حَتَّى إذَا أثخَنتُمُوهُم فَشُدُّوا الوَثَاقَ فَإمَّا مَنَّا بَعدُ وَإمَّا فِدَآءً حَتَّى تَضَعَ الحَربُ أوزَارَهَا ... ، [12]
با نگاهى كلى و اجمالى به تفسير اين آيات در مى يابيم كه مصداق متيقن ماده «حرب» رويارويى و مقاومت قهر آميز و مسلحانه در برابر خدا و پيامبر است.
[1] لوئيس معلوف،المنجد في اللغه ، ص 124
[2] محب الدين محمد مرتضي الحسيني الواسطي النجفي، تاج العروس ، ج 1 ، ص 3 و 4
[3] سيد علي اکبر قرشي ، قاموس قرآن ، ج 2 ، ص 114
[4] علامه ابن منظور، لسان العرب ، ج 1 ، ص 304
[5] سوره بقره ،آيه 279
[6] سوره مائده، آيه 33
[7] سوره مائده، آيه 33
[8] سوره بقره، آيه 278و279
[9] سوره مائده، آيه64
[10] سوره انفال، آيه 57و58
[11] سوره توبه، آيه107
مبلغ قابل پرداخت 68,600 تومان