فروش آنلاین مقالات دانشجویی، پروپوزال، پروژه، گزارش کارآموزی و کارورزی، طرح کسب و کار، طرح توجیهی کارآفرینی ، بروشور، پاورپوئینت و...

محل لوگو

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 50
  • بازدید دیروز : 291
  • بازدید کل : 671962

مقاله4-زيبايي شناسي در آثار سلطان محمد هنرمند نقاش مكتب تبريز


مقاله4-زيبايي شناسي در آثار سلطان محمد هنرمند نقاش مكتب تبريز

چكيده :

سلطان محمد ، هنرمند نقاش مكتب تبريز 2 ، يكي از برجسته ترين نگارگران ايراني ست كه مي تواند ، از ديدگاه هاي مختلف ، با كمال الدين بهزاد ، هنرمند شاخص مكتب هرات ، برابري و همسنگي نمايد . اگر بهزاد در مسير تحول هنر خود ، مانند جنيد سلطاني تبريزي ، خود را با رنگ هاي هماهنگ و گرم ، با تركيب بندي هاي استوارو قطريِ نامتعادل ، با فشرده كردن فضا در محدوده ي نگاره هاي خود، خويشتن را بر جهان هنر تحميل مي كند ؛ سلطان محمد نيز ، به نوبه ي خود، با بهره گيري از رنگ هاي متضاد و مكمل ، با تركيب بندي هاي محوري قطري و عمودي و نيز با محور قرار دادن نقطه ي ديد بيننده در اثر ، و با پيوند دادن فضاي بي مرز بيروني به فضاي نگاره هاي درونی ، خويشتن را بر تارك هنر نگارگري ايراني مستقر مي سازد . همان اندازه كه بهزاد در بستن فضاي نگاره و پوند دادن آن با فضاي بيننده ، بيننده را در اثر خويش محبوس مي سازد ، سلطان محمد بر خلاف ، به باز نگاه داشتن فضاي بيروني و حذف مرزها و ارتباط دادن آن بوسيله ي منظره ها و عناصر تركيبگر نگاره ها ، بيننده را در يك فضاي روحاني و عرفاني بدون مرز غوطه ور مي سازد. او فضا، حركت ، زمان و شكل را با ذوب كردن رنگها در يكديگر به هم پيوند مي دهد . او بي شك هنرمند بزرگ و عارفي ست كه آن اندازه كه شايستگي مقام و مرتبت اوست ، به جهانيان شناسانده نشده است .

واژه هاي كليدي : كمال الدين بهزاد ، سلطان محمد ، ذره گرايي ، تركيب بندي استوار و نا متعادل ، نقطه ـ محور

مقدمه :

سلطان محمد ، هنرمند نقاشٍ مكتب تبريز 2 ، از هنرمندان ايراني ست كه شاخص ترين نقاش مكتب تبريز 2 مي باشد . و علاوه بر ابداع هاي متعددي كه در نقاشي ايرانٍ عهد صفويان ايجاد كرده است تأثير بسيار زيادي را هم بر هنرمندان همعصر خود در مكتب تبريز و حتي در مكتب اصفهان و مكتب شيراز 2 نيز آزموده است . در تاريخ تولد او اختلاف ست . برخي او را متولد سال 870 و برخي 880 هجري قمري نوشته اند ، بنابرين در ربع چهارم سده ي نهم هجري متولد شده و در نيمه ي اول سده ي دهم ( نيمه ي نخست سده ي پانزدهم مسيحي) به اوج شهرت و اقتدار هنري رسيده است .

از همكاران و معاصران او در تبريز ، مي توان آقاميرك ، مير خليل منصور ، سيد ميرزا علي (پسر سلطان محمد ) ، محمدي ، (كه برخي او را نيز فرزند سلطان محمد دانسته اند) ، مير سيد علي ، و مظفر علي از شاگردانش را مي توان نام برد. ازين ميان ، محمدي بيشتر به طراحي علاقه مند ست و صحنه هاي زندگي روستائي را طراحي مي نمايد. طراحي هاي او از يك واقعي گرايي ويژه برخوردارست . آقا ميرك و مير خليل مصور تأثيرات زيادي از سلطان محمد برگرفته اند . بعضي از تاريخ هنر نويسان سلطان محمد و آقاميرك را در يك رديف دانسته اند (1) ؛ شايد اين اشتباه از آنجا ناشي شده باشد كه اين دو هنرمند ارتباط هاي هنري و دوستانه ي بسيار زيادي با هم داشته اند.

درك آثار سلطان محمد ، شايد به آسانيِ درك آثار كمال الدين بهزاد نباشد ، هر چند كه سلطان محمد در مواردي از بهزاد نيز متأثر شده است ( بنابر نوشته ي برخي از نويسندگان و تاريخ هنر نويسان چون شيلا كنباي) ؛ بايد توجه داشت كه سلطان محمد در زمان خود و در محيط هنري خود به اندازه كافي از شهرت و از اقتدار هنري برخوردار بوده است كه بتواند تأثير گذار باشد تا ثير پذير ؛ ولي در حقيقت او، اگر او از كسي متأثر شده باشد ، از جنيد سلطاني تبريزي (مشهور به جنيد بغدادي ، شايد به اين دليل كه او بنيان گذار مكتب بغداد می باشد ) ست . جنيد ، نه تنها بر سلطان محمد تأثير گذاشته است بلكه بهزاد نيز از او متأثر شده است . در برخي از آثار دوره اول شكوفايي بهزاد ، ما تأثير هاي جنيد سلطاني را بخوبي مشاهده مي كنيم ( صحنه ی آمدن همايون به درِ کاخ همای با صحنه ی فرار يوسف از زليخا از ديدگاه رنگ وعناصر تزيينی مقايسه گردد). در نگاره ي » رفتن همايون به دركاخ هماي » ، تزيينات هندسي ديوار دروني كاخ به رنگ لاجورد و با طرحي مشبك و در هم تنيده مي باشد . ما اين گونه آذينگري را در آثار بهزاد هم مي بينيم. از سوي ديگر ، تركيب بندي اين كار همانند » فرار يوسف از زليخا » (اثر جاودانه ي بهزاد) ، از يك تركيب بندي بر اساس اصل » عدم تعادل پايدار » ، كه در سده هاي هفدهم و هيجدهم ، در ايتاليا و سپس در ساير كشورهاي اروپا بوسيله ي جريان كاتولك-درباري » باروك » مطرح گرديد، مشاهده مي شود . چون اين آثار اغلب بدون امضاء هستند ، بعضي از كارشناسان آنها را به جنيد و بعض ديگر به بهزاد نسبت داده اند ازين بررسي يك پرسش و يك » ادعا » مطرح مي گردد ؛ پرسش اين ست كه آيا اين نگاره از جنيد سلطاني ست و بهزاد در ديگر كارهايش از اوتقليد كرده است و يا اصولاً اين اثر از بهزاد ست؟ و آن ادعا چنين ست : تا پيش از سده ي شانزدهم مسيحي در هنرهاي خاور و باختر چنين اصلي در هنر بيان نشده بود . و جريان باروك آنرا در سده ي هفدهم مطرح مي سازد، در حاليكه بهزاد ، يك سده پيش از آن به شايستگي ازين اصل در آثار خود استفاده مي كند .

در مورد تأثير پذيري سلطان محمد از جنيد نمونه هاي چندان در خور توجهي در دست نداريم و اين تنها نظريه يي بيش نيست. از سوي ديگز، نگاره هاي سلطان محمد ، اغلب پر از تصويرهاي انساني ست و تركيب بندي هايش بسيار فشرده است و عناصر تركيب آنچنان به هم پيوسته اند كه گويي در چينش آنها در صفحه ي تركيب، سلطان محمد از آنها به مثابه ي » ذرات » در زيبايي شناسي » ذره گرايي » استفاده كرده است .

گروهي ديگر را نيز عقيده بر اين ست كه با آمدن كمال الدين بهزاد در تبريز ، سلطان محمد براي چند زماني شاگردي او كرده است . اين عقيده نيز چندان پايه هاي استواري ندارد زيرا درين هنگام سلطان محمد استادي شناخته شده بوده و خود شاگرداني تربيت مي كرده است .در باره ي تأثير پذيري سلطان محمد از بهزاد ، شايد بتوان نمونه هايي چند ارائه كرد که می توان چنين توجيه کرد که سلطان محمد آنها را به منظور شناخت بيشتر و بهتر بهزاد ساخته است، ولي در هر حال، بازهم شاكله ها و ويژگي هاي سلطان محمد درين گونه آثار برتري دارند.

*****

آنچه كه در نگارگري ايراني سده هاي هشتم تا دهم در خور توجه و اهميت ست ويژگي هاي نگره يي مكاتب مختلف ست ؛ براي مثال : در مكتب شيراز 1 اغلب تركيب بندي ها يا به صورت افقي و در ميان صفحه قرار گرفته اند و نوشته ها در بالا و پايين صفحه اند و تقريباٌ به هيچ وجه وارد تركيب بندي اثر نمی شوند (بر خلاف آثار مکتب هرات) . درين گونه آثار ، نگاره حدود يك سوم صفحه را در بر مي گيرد ؛ يا ، تركيب بندي در مربع ضلع كوچكتر صفحه ي تركيب انجام مي گيرد و اغلب در پايين صفحه و به ندرت در وسط صفحه است ؛ در همه ي اين آثار هماهنگي رنگي بر تضاد رنگي رجحان مي يابد و توجه به طراحي بيشتر از توجه به رنگاميزي ست ؛ به تناسبات كمتر از طراحي اهميت داده مي شود و تعادل در همه ي نگارها به گونه يي ست كه اثر را هر گونه كه بررسي كرده و با آن بنگريم ، در آن تعادل همه سويه خواهيم يافت ؛ در مكتب شيراز 1 تزيينات ، به ويژه تزيينات معماري كمتر به كار رفته است و اگر هنرمندي از آنها استفاده كند، در تركيب بندي هاي او در درجه ي نخست اهميت نيستند (برخلاف قاسم علي ، در مكتب هرات ، كه براي آذينگري و تزيينات هندسي اهميت فراواني قايل ست) .

در آثار سلطان محمد ، آذينگري و تزيينات به همان اندازه داراي اهميتند كه انسانها و طبيعت و رنگاميزي . در مكتب تبريز 2 و بهتر بگوييم نزد سلطان محمد ، زيبايي شناسي ذره گرايي با چنان اهميت و دقتی مورد استفاده قرار گرفته است كه كمترين فضاي خالي و يا كمترين سطح عاري از » ذرات » وجود ندارد ؛ و اگر باشد با فشردگي عناصر در تركيب بندي جبران شده است. به عبارت ديگر مي توان گفت كه در آثار سلطان محمد ، اصل » ذره گرايي » بدون اصل » پرهيز از تهي » و « مطق فشردگی » ، كه خود از زيبايي شناسي هاي گوناگون ( بيش از بيست گونه زيباِِ شناسی) هنرهاي ايرانی (و به ويژه ايراني ـ اسلامي) ست، مفهومي پيدا نمي كند. در حاليكه در


مبلغ قابل پرداخت 69,100 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 459

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هرگونه سوالي داشتيد لطفا ازطريق شماره تلفن (9224344837)و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما