فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده. 1
مقدمه. 2
مفهومشناسی اعتکاف... 3
جایگاه اعتکاف در میان عبادات... 4
پیشینه اعتکاف در اسلام و ادیان گذشته. 5
اعتکاف در قرآن کریم.. 7
اعتکاف در احادیث معصومان علیهم السلام.. 11
۱. روایات ثواب اعتکاف... 12
۲. روایاتی که اعتکاف را میزان سنجش ثواب اعمال دیگر قرار دادهاند.. 14
۳. اعتکاف، پیروی از سیره رسولالله صلی الله علیه و آله. 17
۴. روایاتی که برای ناتمام ماندن اعتکاف تدبیر کردهاند.. 19
نتیجهگیری... 23
منابع.. 25
فضیلت اعتکاف از دیدگاه قرآن و اهلبیت
چکیده
اعتکاف، عبادتی پرفضیلتی است. که تعبد و اخلاص از ارکان اصلی آن، به شمار میآید. این نوشتار، فضیلت اعتکاف را از بررسی متون قرآنی، حدیثی و گزارشهای تاریخی، پی میگیرد؛ همچنین در پی پاسخ به این پرسش است که: آیا هدف از تشریع این عبادت فقط کسب ثواب است یا فراتر از پاداش و ثواب اخروی مورد نظر است؟ متون دینی علاوه بر تبیین فضیلت اعتکاف، با روشهای دیگر نیز اهمیت موضوع را نشان دادند. مقاله حاضر میخواهد، با ترکیب متونی که به طور مستقیم و غیرمستقیم به بیان دیدگاه دین درباره اعتکاف پرداختهاند، نگاهی نو به این موضوع را سامان دهد و آن را از عمل عبادیِ دارای ثواب اخروی خارج کرده و آثار معنوی آن را در زندگی معتکفان نشان دهد.
کلیدواژهها: اعتکاف، رهبانیت، مسجد، سیره پیامبر، معارف قرآن و حدیث.
مقدمه
اعتکاف، عبادتی مستحب است که با نذر و امثال آن واجب میشود. این عمل، در ادیان گذشته نیز سابقه داشته و در منابع اسلامی فضیلت فراوانی برای آن شمرده شده است. روح این عبادت در همه ادیان، دوری از مظاهر دنیا و قرار گرفتن در مکانی محدود به منظور عبادت خالصانه پروردگار است. در چند آیه از قرآن کریم این موضوع طرح شده و بیان جزئیات آن به سنت محوّل شده است.
اعتکاف یکی از مظاهر عرفان اسلامی و زهد مشروع است که با راهنمایی معصومان، اصحاب ایشان و فقهای شیعه از تحریف و بدعت حفظ شده است. امروزه عرفانهای ساختگی و زهدهای ظاهری گسترش یافته و گاه، لباس اسلامی میپوشند. در این شرایط بررسی نمادهای حقیقی عرفان و زهد اسلامی، که به تبیین جایگاه عبادت و رابطه صحیح بین خلق و خالق میانجامد، ضروری است. بر این اساس، هدف این نوشتار، تبیین جایگاه و فضیلت اعتکاف در اسلام است و مأموریت آن نگرشی نو به روایات این موضوع و دستهبندی کاربردی احادیث آن متناسب با نیاز روز است. یکی از بهرههای مقاله حاضر، ترغیب به اعتکاف و افزایش معرفت اهالی اعتکاف درباره این عمل مهم عبادی است. ارائه نکاتی درباره پیشینه اعتکاف و بررسی تفسیری آیات اعتکاف، از دیگر فواید این نگاشته است.
تاکنون آثار خوب و متعددی درباره اعتکاف به چاپ رسیده است که برخی همانند بابالاعتکاف به جمعآوری روایات در منابع حدیثی پرداخته و بعضی دیگر بُعد فقهی آن را لحاظ کردهاند.ویژگی نوشتار حاضر، نگاه تحلیلی به آیات و روایات و تلاش برای ارائه معارف کاربردی این موضوع است. این بررسی پس از جستوجو در منابع مکتوب و الکترونیک و گردآوری یادداشتهای متعدد و نسبتاً جامع از آیات، احادیث و گزارشهای تاریخی صورت گرفت. نگاهی به متون اسلامی غیرشیعی نیز برای تأیید مباحث در دستور کار بوده است. در این مقاله پس از مفهومشناسی اعتکاف و واژگان مشابه، جایگاه و پیشینه آن بررسی شده و سپس آیات مربوط، تحلیل میشوند. آنگاه فضیلت اعتکاف از دیدگاه احادیث با نگاهی تحلیلی بررسی میشود.
مفهومشناسی اعتکاف
اعتکاف از ماده «عکف» است. صاحب معجم مقاییساللغه برای ریشه «ع ک ف» اصل معنایی قرار داده که بر مقابله و حبس دلالت دارد. خلیل فراهیدی در العین آن را به توقف و ثبوت در مکانی معنا کردهو ابنمنظور معنای مقیمشدن در مکان یا در کنار شیئی را ذکر کرده است که در حقیقت، برگرفته از همان ریشه «حبس» است. مؤلف مصباحالمنیر نیز معنای مواظبت و مراقبت را بیان کرده است. با جمعبندی اقوال و بررسی استعمالات روشن میشود که در همه مستعملات لغویِ مشتق از «عکف»، معنای «ملازمت» و «حبس» وجود دارد. معانی دیگر مانند: اقبال، اقامت، مواظبت و توقف که لغویون بیان کردهاند، مصادیق استعمالی معنای اصلی است که در همه آنها نوعی ملازمت وجود دارد.
مفاهیم دیگری همچون «عزلت» و«خلوتنشینی» با معنای لغوی اعتکاف بیارتباط نیستند؛ فردی که مسلک گوشهنشینی و عزلت اختیار میکند، به نوعی خود را در مکانی محبوس کرده و ملازم آن مکان شده است. اما این مفهوم با آنچه از معنای اصطلاحی اعتکاف در اسلام وجود دارد، متفاوت است. «اعتکاف» در اصطلاح چنین تعریف شده است: «ماندن در مسجد برای عبادت همراه با قصد تقرّب به خداوند.» از جمله قیودی که در تعریف اعتکاف مورد توجه و تأکید شیعه و سنی قرار گرفته، «بودن در مسجد» و «قصد قربت» است. در مفاهیمی مانند: خلوتنشینی و عزلت از دنیا و مردم، این دو قید همیشه همراه یکدیگر نیستند و این، ویژگی اعتکاف اسلامی است.
مفهوم دیگری که با اعتکاف شباهت دارد «رهبانیت» است که بعد از حضرتعیسی علیه السلام در مسیحیت به وجود آمد. ریشه این کلمه از«رهب» به معنای خوف است و راهب کسی است که از عقوبت خداوند بیم دارد. ممکن است وجه شباهت رهبانیت مسیحی با اعتکاف اسلامی در اقامت و ملازمت با معابد و محروم کردن نفس از برخی لذتهای دنیا باشد، اما یکی از تفاوتهای راهب مسیحی با معتکف مسلمان این است که راهب، رهبانیت را مسلک و پیشه خود برگزیده است، اما مسلمانان برای زدودن پلیدیهایی که بر نفسشان عارض میشود، مدتی را با خدای خویش خلوت میکنند و پس از آن با بهرههای معنویای که از اعتکاف بردهاند، دوباره به محیط زندگی بازمیگردند.
جایگاه اعتکاف در میان عبادات
در قرآن و سنت تأکید فراوانی بر پایبندی مردم به اعمال عبادی دیده میشود، تا جاییکه عمل به اوامر الهی به عنوان وجه تمایز «مؤمن» با «مسلمان» معرفی شده است.عبادات، بخشی از احکام اسلام را تشکیل میدهد و تفاوت آن با معاملات در توقیفیبودن عبادات است. توقیفیبودن به این معناست که انجام و چگونگی عبادت، متوقف بر امر شارع است. همه فقها عبادتبودن عمل را متوقف بر بیان شریعت دانستهاند. آیتالله وحید بهبهانی رحمة الله علیه میگوید: «علما بر توقیفیبودن عبادات اتفاق نظر دارند.» برخی از اصولیون، توقیفیبودن عبادات را اینگونه بیان کردهاند که بنا بر ثبوت حقیقت شرعیه، معنایی را که شارع در عبادات اراده کرده _ با لحاظ جزئیات _ غیر از معنای لغوی آنهاست؛ بنابراین بیان ماهیت عبادات _ علاوه بر بیان احکام آن _ بر عهده شارع است به خلاف معاملات که شارع در آن معنای لغوی و عرفی را اراده کرده است؛ مانند ماهیت بیع که همان بیع عرفی است و شارع فقط احکام آن را بیان کرده است، مثل تفکیک بیع از ربا.
خود عبادات نیز به واجبات و مستحبات تقسیم میشود که هر دو قسم آن توقیفی است. یکی از این مستحبات توقیفی، اعتکاف است که ماهیت و احکام آن در کتاب و سنت با دقت بیان شده است. از فایدههای توقیفیبودن عبادات، پیشگیری از وقوع انحراف در آن است. گاهی افراط و تفریط افراد، عبادت را از مسیر خود خارج کرده و ایجاد بدعت میکند. رهبانیت مسیحی در آغاز راه مسیری نیکو داشت، اما دخالت برداشتهای شخصی، موجب انحراف این آیین عبادی شد. به همین جهت، توقیفیبودن عبادت، راه انحراف را میبندد و عاملان به عبادتی را در مسیر درست، استوار میدارد.
در صدر اسلام، عثمان بن مظعون دچار یکی از این انحرافات شد. او با ترک خانه، زندگی و همسر خویش، در مسجد بیتوته کرد و به عبادت پرداخت. همسرش نزد رسولالله صلی الله علیه و آله گله کرد و پیامبر، عثمان را مورد عتاب قرار داد. این قبیل خطرات و انحرافات موجب شد تا معصومان علیهم السلام در سخن و سیره خویش با معرفی جنبههای اجتماعی اسلام، روش صحیح بیتوته در مسجد را بیان کنند.
نمونهای از الگوهای صحیح اعتکاف در سیره امام مجتبی علیه السلام دیده میشود. در یکی از اعتکافهای مسجدالحرام خبر گرفتاری مسلمانی به حضرت رسید و ایشان برای برآوردهکردن حاجت آن شخص به سرعت قصد خروج از مسجد را کردند و در برابر یادآوری دیگران درباره عدم جواز خروج از مسجد برای معتکف، چنین فرمودند: اعتکاف را فراموش نکردهام، اما از پدرم شنیدم که از جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد که فرمود: کسی که برای برآوردهکردن نیاز برادر مسلمانش تلاش کند، مانند آن است که نُههزار سال خداوند را عبادت کرده باشد، در حالی که روزهایش را روزه و شبهایش را به عبادت گذرانده است.
این سیره معصومان علیهم السلام نشان میدهد که اسلام در کنار عبادات فردی، تکالیف اجتماعی را نیز قرار داده است که در بسیاری از موارد تکالیف اجتماعی بر عبادات فردی برتری دارد.
پیشینه اعتکاف در اسلام و ادیان گذشته
در همه ادیان گذشته، عبادتی اعتکافگونه وجود داشته است. آیه ۱۲۵ سوره «بقره» نشان میدهد که در شریعت حضرتابراهیم علیه السلام اعتکاف _ با شرایط خودش _ وجود داشته و خداوند به ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام امر میکند که بیتالله را برای معتکفان تطهیر و آماده کنند.طبرسی رحمة الله علیه در شرح حال حضرت سلیمان علیه السلام نیز آورده است: «سلیمان علیه السلام در مسجد بیتالمقدس به مدّت یک سال تا دو سال و یک ماه تا دو ماه، کمتر و یا بیشتر معتکف میشد».
همچنین قرآن سخنانی درباره عبادات طولانیمدت حضرتموسی علیه السلام در کوه طور دارد و از آن، با عبارت «میقات» یاد کرده و میفرماید:
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً_ و با موسى براى عبادتى ویژه و دریافت تورات سى شب وعده گذاشتیم و آن را با افزودن ده شب کامل کردیم. پس میعادگاه پروردگارش به چهل شب پایان گرفت.
از اعتکاف پیامبر صلی الله علیه و آله پیش از رسالت نیز گزارشهایی وجود دارد. ابنبطریق در کتاب العمده، درباره اعتکاف ایشان در غار حرا مینویسد: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از مبعوثشدن به رسالت و نبوت، یک ماه از سال را در غار حرا معتکف شده و به عبادت میپرداختند. هنگامی که این مدت به پایان میرسید از غار خارج شده و از کوه پایین میآمدند و مستقیم به مسجدالحرام رفته و طواف میکردند و سپس به خانه برمیگشتند.
حتی مشرکان نیز در کنار بتهای خود به قصد تقرب به آنها معتکف میشدندو گاهی آن را به واسطه نذر بر خود لازم میکردند. احمد بن حنبل درباره خلیفه دوم نقل میکند که وی از رسول خدا صلی الله علیه و آله دربارهی اعتکافی که در زمان جاهلیت نذر کرده بود که در مسجدالحرام انجام دهد، پرسید و حضرت به او دستور دادند که نذرش را ادا کند.
از این گزارش معلوم میشود که مشرکان مکه قبل از اسلام در کنار کعبه، که محل قرار گرفتن بتهایشان بود، معتکف میشدند و این عمل را با نیت و سبک خاص خودشان و در مکانهای مختلفی مانند کوهها و غارها انجام میدادند،که در اسم، با اعتکاف اسلامی مشترک است.
در اسلام، قرآنکریم مسئله اعتکاف را در آیات ۱۲۵و۱۸۷ سوره «بقره» بیان کرده است. روایات فراوانی نیز درباره خصوصیات و شرایط اعتکاف به دست ما رسیده و در سیره اهل بیت علیهم السلام نیز گزارشاتی وجود دارد؛ برای مثال، خبرهای متعددی درباره اعتکاف پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجدالنبی در دست است که در یکی از آنها آمده:
ایشان همهساله ده روز از ماه مبارک رمضان را معتکف میشدند. سال سوم هجرت، اعتکاف ایشان بیست روز طول کشید که ده روز آن بابت قضای اعتکاف سال گذشته بود، چراکه سال قبل در ایام ماه مبارک رمضان همراه با سایر مسلمانان در غزوه بدر حضور داشتند.
همچنین در سال آخر عمر شریفشان نیز بیست روز معتکف شدند.
اعتکاف در قرآن کریم
ماده «عکف» در نُه آیه از قرآن به صورتهای مختلف به کار رفته که در هفت آیه معنای لغوی اعتکاف، یعنی «ملازمت» با زیرشاخههایش مورد نظر است؛ امّا آیات ۱۲۵ و ۱۸۷ سوره «بقره» مربوط به اعتکاف عبادی اسلام است. مؤلف بحارالانوار نیز در ابتدای باب اعتکاف فقط این دو آیه را آورده و در ذیل آنها روایات را مطرح کرده است. خداوند متعال در آیه ۱۲۵ سوره «بقره» میفرماید:
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ اَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ؛ و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانهام را براى طوافکنندگان، اعتکافکنندگان، رکوعکنندگان و سجدهگزاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاکیزه کنید.
شیخ طوسی در کتاب التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل کلمه «عاکفین» چهار احتمال را بیان میکند که در نهایت «مقیمین بحضرته» را بر احتمالات دیگر برتری داده و علت آن را تبادر این معنا از لفظ میداند.
بنابراین، از دیدگاه شیخ طوسی مراد از معتکفان در این آیه همان افرادی هستند که در اطراف کعبه به عمل عبادی اعتکاف مشغولند. ابنجریر طبری در جامعالبیان «عاکفین» را به کسانی که در بیتالله الحرام مینشینند و طواف و نمازی به جای نمیآورند، معنا کرده است. مراد وی از عبارت «بغیر طواف و لا صلاة» آن است که نیت این معتکفان، طواف و نماز طواف نیست، بلکه هدفشان التزام به مسجدالحرام است.
برخی منظور از «عاکفین» را مجاوران و اهالی مکه دانستهاند. در نقد این سخن باید گفت، آیه مذکور چند عبادت را در کنار هم آورده که عبارتند از: طواف، رکوع و سجود؛ حال اگر مراد از «عاکفین»، اهالی مکه باشد، «اهل مکه بودن» عبادت نیست؛ لذا این عنوان از سیاق آیه خارج میشود، در حالی که خروج از سیاق، نیازمند دلیل است.
ممکن است اشکال شود که به طور معمول، اهالی مکه به زائران بیتالله خدمت کرده و با حضورشان در مکّه، بلدالحرام را رونق و آبادانی میبخشند؛ از این رو، بُعدی ندارد که نام ایشان در کنار طوافکنندگان ذکر شود و با این بیان، سیاق هم حفظ شده است. در آیه ۲۵ سوره «حج» نیز مراد از «عاکف»، اهالی مکه است و این، خود دلیل یا حداقل مؤید به شمار آید. در پاسخ به این بیان و استدلال به آیه ۲۵ سوره «حج» باید گفت که خدمت به زائران بیتالله به شرطی که با قصد قربت باشد، عبادت است، اما عبادیت این عبادت مترتب بر اهل مکه بودن نیست، بلکه متوقف بر خدمت به زائران با قصد قربت است که در اینجا آیه میتوانست از تعبیرات دیگری مثل «والخادمین» استفاده کند. در آیه ۲۵ سوره «حج» هم قرینه معیّنه وجود دارد که مراد از «العاکف» اهالی مکه هستند و آن قرینه، مقابله «العاکف»» با «الباد» در ادامه آیه است که دومی به معنای بادیهنشینان و اولی به معنای اهالی مکه است.
وجود عمل عبادی اعتکاف در ادیان گذشته و دین حضرت ابراهیم علیه السلام و ذکر این واژه در کنار طواف، رکوع و سجود، موجب میشود که اعتکاف به معنای اصطلاحی متبادر به ذهن شود و تبادر، حداقل، ظنآور بوده و در کنار سایر ظنون و ادله، حجت را شکل میدهد. این تبادر با بررسی سیاق آیه تقویت میشود، زیرا خداوند در خطاب به ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام میفرماید: «خانه مرا برای طوافکنندگان، اعتکافکنندگان، رکوع کنندگان و سجدهگذاران پاکیزه کنید». سخن بر سر پاکیزهکردن بیتالله است، یعنی مسجدالحرام و نه حرمالله یعنی شهر مکه. نکته دیگر، ذکر «عاکفین» در کنار طوافکنندگان، رکوعکنندگان و سجدهکنندگان است که سه عمل اخیر جزو اعمال مسجدالحرام بوده و رکوع و سجده، نماد عبادت و نماز است؛ بنابراین «عکوف» هم باید جزو اعمال مسجدالحرام باشد تا تناسب با سیاق حفظ شود.
طبرسی در مجمعالبیان حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله آورده که:
در هر شبانهروز ۱۲۰ رحمت بر خانه کعبه نازل میشود که شصت عدد از آن متعلق به طوافکنندگان و چهل عدد از آن مخصوص معتکفان است و بیست عدد باقیمانده به نگاهکنندگان به بیتالله میرسد.»۱
در این روایت نیز پاداش برای افرادی در نظر گرفته شده که عبادتی انجام میدهند، چه اینکه دور خانه خدا طواف میکنند و این عملی عبادی است، و یا در اطراف آن نشسته و با حضور و نگاه خود، خانه خدا را رونق بخشیده و تعظیم میکنند. حال اگر مراد از عاکفان، اهالی مکه باشد، با سایر اجزای روایت سازگاری نخواهد داشت؛ مخصوصاً با توجه به اینکه «العاکفین» بین «الطائفین» و «الناظرین» آمده است.
از کنار هم قراردادن مطالب گذشته میتوان نتیجه گرفت که مراد از «عاکفین» در آیه ۱۲۵ سوره «بقره»، اعتکافکنندگان در مسجدالحرام هستند. همچنین از این آیه میتوان چند نکته در فضیلت اعتکاف برداشت کرد:
۱. انتخاب شریفترین مکان برای اعتکاف: اضافهشدن کلمه «بیت» به «الله» برای ملکیت نیست، زیرا خداوند که نیازی به خانه ندارد؛ ضمن اینکه عالَم، مِلک خداست؛ بلکه این اضافه برای نشاندادن عظمت و شرافت این مکان است. در حقیقت، خداوند بهترین و شریفترین مکان را برای اعتکاف برگزیده است.
۲. انجام اعتکاف در مکانی پاک: خداوند دستور میدهد تمام آلودگیهای مادی و معنوی از مسجدالحرام، که مکان معتکفان است، پاک شود و این خود، فضیلتی برای اعتکاف و معتکفان است و در مقابل، آنان نیز باید طهارت این مکان را حفظ کنند.
۳. خدمت به معتکفان، مقامی بزرگ: خداوند، پیامبر اولوالعزم و خلیل خود و پیامبر دیگر و ذبیح خود را مأمور خدمت به معتکفان در مسجدالحرام کرده است؛ فضیلتی که بزرگی آن قابل وصف نیست.
۴. اعتکاف، همسطح محبوبترین عبادات: اعتکاف در کنار عباداتی همچون نماز و حج آمده که بافضیلتترین اعمالند . در حقیقت، این عمل در شمار آن عبادات قرار گرفته است.
از این نکات میتوان استفاده کرد که اعتکاف، عملی مشروع بوده و دارای فضیلتی بزرگ است.
دومین آیهای که درباره اعتکاف مصطلح سخن گفته، آیه ۱۸۷ سوره «بقره» است:
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَى اللَّیْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ... و در حالى که در مساجد معتکف هستید با زنان آمیزش نکنید. اینها حدود خداست، به آنها نزدیک نشوید. خدا اینگونه آیاتش را براى مردم بیان مىکند، تا [از مخالفت اوامر و نواهى او] بپرهیزند.
مفسران اتفاقنظر دارند که قسمت پایانی آیه درباره اعتکاف رایج در اسلام است. در این آیه، اعتکاف در کنار صوم، که از فروع مهم دینی است، ذکر شده و بیان آیه به گونهای است که اعتکاف را از فروعات صوم به حساب آورده است.
نکته دوم، بیان چند حکم شرعی درباره اعتکاف در جملهای کوتاه است. حکم اول اینکه در اعتکاف، روزه گرفتن واجب است و احکام روزه در اینجا نیز وجود دارد. حکم دوم، انجام اعتکاف در مسجد و حکم سوم، ممنوعیت مباشرت با زنان در حال اعتکاف است؛ علاوه بر اینها، مشروعیت و عبادیت اعتکاف با این آیه ثابت میشود.
در انتهای آیه عبارت: تِلْکَ حُدُودُ اللهِ فَلا قْرَبُوها آمده که بر اساس آن، واجبات و محرّمات اعتکاف همانند سایر امور واجب و حرام، جزو حدود الهی بوده و رعایت آن لازم است. این تعبیر فقط شش بار در قرآن تکرار شده، که از جمله آن واجبات و محرمات صوم و اعتکاف است.
اعتکاف در احادیث معصومان علیهم السلام
احکام و تکالیف در شریعت اسلام، تابع مصلحت و مفسده است که یا ذات عمل مصلحت و مفسده دارد و یا به لحاظ امور دیگر دارای مصلحت و مفسده میشود. تکالیف دارای مصلحت و مفسده به دو گروه تقسیم میشوند: اول، اعمالی که مصلحت یا مفسده بسیاری دارند و شارع به دلیل لطفی که به بندگانش دارد حکم به وجوب یا حرمت این اعمال کرده تا مصلحت آن از کسی فوت نشده و عقابش گریبانگیر بندگان نشود. گروه دوم اعمالی هستند که به اندازه گروه اول مصلحت و مفسده ندارند که شامل مستحبات و مکروهات میشود. این گروه نیز در تقسیمبندی جداگانهای، دو دسته دارد: یکی مستحبات و مکروهات عادی که شارع، انجام و ترک آنها را پسندیده دانسته و دیگری، مستحبات و مکروهات مؤکد که شارع عنایت خاصی به آنها داشته و بر انجام و ترکشان تأکید کرده است؛ مانند نماز شب که از محتوا و فراوانی روایات، موکَّد بودن آن استفاده میشود.
با مروری در سخن و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام روشن میشود که اعتکاف، جایگاه ممتازی در عبادات دارد، تا جاییکه رسولاکرم صلی الله علیه و آله در صورت موفقنشدن به ادای این عمل مستحب، آن را قضا میکردند. در برخی روایات برای بیان اجر و پاداش بعضی از اعمال، ثواب اعتکاف میزان قرار گرفته است؛ یعنی به جای ذکر مقدار ثواب عملی، گفته شده که ثواب این عمل _ مثلاً _ برابر با یک اعتکاف است. در ادامه، چند دسته از روایات که هر کدام به نوعی دالّ بر فضیلت اعتکاف است، بررسی میشود.
۱. روایات ثواب اعتکاف
فراوانی ثواب اعتکاف سبب شده تا پاداش آن با حج تمتع و عمره سنجیده شود که اینچنین فضایلی، شوق انجام این عبادت را بیشتر میکند. در ادامه، چهار نمونه از این روایات مرور میشود.
نمونه اول: ثوابی برابر یک حج تمتع و یک عمره
بزنطی از امام رضا علیه السلام روایت میکند که فرمودند:
اعْتِکَافُ لَیْلَةٍ فِی مَسْجِدِ الرَّسُولِ وَ عِنْدَ قَبْرِهِ یَعْدِلُ حَجَّةً وَ عُمْرَةً ... وَ مَنِ اعْتَکَفَ عِنْدَ قَبْرِ رَسُولِاللهِ کَانَ ذَلِکَ أَفْضَلَ لَهُ مِنْ حَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ »؛یک شب اعتکاف در مسجدالنبی و نزد قبر رسولالله معادل یک حج و یک عمره است... و کسی که در کنار قبر رسولالله معتکف شود، فضیلت این اعتکاف برای او از یک حج و یک عمره بیشتر است.
مبلغ قابل پرداخت 68,300 تومان