فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: كليات تحقيق
مقدمه. 2
تعاريف و مفاهيم. 4
تعاريف مختلف از اقتصاد مقاومتي.. 5
مفهوم اقتصاد مقاومتی.. 7
اقتصاد مقاومتي در نگاه متخصصان.. 9
فصل دوم: پيشينه و طرح تحقيق
طرح مسئله. 11
ضرورت اقتصاد مقاومتي.. 11
پیشنیه اقتصاد مقاومتی.. 13
پيشينه اقتصاد مقاومتي در ايران.. 14
بيانات مقام معظم رهبري در مورد اقتصاد مقاومتي.. 17
تجربهی اقتصاد مقاومتی در تاریخ معاصر. 20
تفاوت اقتصاد مقاومتی با سایر مقاهیم مشابه. 23
محورهاي اساسي اقتصاد مقاومتي.. 25
1- حمايت ازتوليد ملي.. 25
2- سياستهاي اصل 44 قانون اساسي.. 26
3- توجه به نخبگان واستفاده ازفناوري نوين.. 26
فصل سوم: الزامات اقتصاد مقاومتي
اقتصاد مقاومتي، تحقق جهاد اقتصادي... 29
|
مهمترين اهداف تحقق اقتصاد مقاومتي.. 29
1- مهار سوداگري و فساد، گام اول تحقق اقتصاد پايدار29
2- مردمي سازي اقتصاد، ارتقاء مقاومت اقتصادي دربرابر تحريمها29
3- خلاصي از وابستگي به درآمد نفت، مصداق خود اتكايي.. 30
4- اولويت بندي شركاي تجاري ايران.. 30
5- فرهنگسازي اولويت توليد بر واردات و خريد كالاي داخلي.. 31
الزامات تحقق اقتصاد مقاومتي.. 31
الزامات اقتصادی... 31
الزامات فنی مهندسی.. 37
الزامات اجتماعی- فرهنگی.. 39
نقش دولت و مردم در تحقق اقتصاد مقاومتي.. 42
1- نقش دولت... 43
2- نقش مردم. 45
1-2- مديريت مصرف... 45
2-2- قناعت (ساده زيستي ودوري ازتجملات)45
3-2- توليد ثروت حلال.. 46
4-2- ترجيح مصرف كالاي داخلي بركالاي خارجي.. 46
موانع و چالشهاي پيش روي تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي.. 46
الف) موانع اجرای اقتصاد مقاومتی.. 46
ب) چالشهاي پيش روي اقتصاد مقاومتي.. 47
فصل چهارم: نتيجه گيري و پيشنهادات
نتيجه گيري و پيشنهادات... 51
پيشنهاداتي جهت تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي.. 52
منابع و مآخذ. 54
|
فصل اول:
كليات تحقيق
مقدمه
ايستادگي و پيشرفت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران كه مي تواند الهام بخش ساير ملت ها براي حركت به سمت استقلال و نفي وابستگي باشد، اصلي ترين نگراني ليبرال- دموكراسي غرب به حساب مي آيد كه سلطه را عامل اساسي حيات مادي و برتري خويش مي داند. به ويژه اينكه ايران اسلامي كانون مقاومت در منطقه خاورميانه و در بين كشورهاي اسلامي نيز هست و اين موقعيت موجب به شكست انجاميدن طرح هاي سلطه جويانه ليبرال- دموكراسي غربي براي در اختيار گرفتن اين قلب سرزميني و ايجاد شرايط مطلوب براي كنترل و مديريت نظم جهاني نيز شده است. از اين رو تغيير ساختار و يا حداقل تغيير رفتار و مهار قدرت جمهوري اسلامي ايران، راهبرد دولت هاي غربي به رهبري آمريكا است كه براي تحقق آن از هيچ اقدامي فروگذار نبوده و تاكنون طيفي از تهديدات و تهاجمات گوناگون را عليه مردم و نظام ايران اسلامي تجربه كرده و در عين حال نتيجه اي نگرفته اند.
از سوي ديگر روند تحولات جهاني و به ويژه منطقه اي و داخلي نظام جمهوري اسلامي به نفع قدرت ملي كشورمان و برخلاف منافع ليبرال- دموكراسي غربي بوده و لذا در شرايطي كه بحران اقتصادي- اجتماعي غرب از يك سو و بيداري اسلامي در منطقه راهبردي خاورميانه از سوي ديگر برنگراني غرب دامن زده است، آمريكا و حاميان غربي آن، آخرين تير تركش تخاصم، يعني تحريم هوشمند را كه تركيبي از تحريم واقعي و جنگ رواني است، عليه جمهوري اسلامي رها كرده اند. اين نوع تحريم كه به زعم آنان ميتواند فلج كننده باشد، با اعمال تحريم هاي نفتي، بانك مركزي، شركت هاي كشتيراني و نفتكش ها و برخي اشخاص ... و در حتي خارج از قطعنامه هاي ظالمانه شوراي امنيت، دنبال مي شود كه بتواند با ايجاد فشار لازم، ابتدا بين حاكميت و مردم شكاف انداخته و سپس با ايجاد نارضايتي هاي اجتماعي، با بهره گيري از جنگ رواني و مديريت اذهان، نظام جمهوري اسلامي را به ناكارآمدي و بي مسئوليتي متهم و با خالي كردن پشت نظام از حمايت و همراهي مردم، زمينه تحميل خواسته هاي ظالمانه خود را بر كشورمان فراهم آورد. به عبارتي، تحريم هاي جديد با هدف بي ثبات سازي اقتصادي و تسري اين بي ثباتي به عرصه اجتماعي و سياسي- امنيتي دنبال مي شود كه به زعم طراحان آن، هم مي تواند مسير پيشرفت و توسعه نظام جمهوري اسلامي و تبديل آن به الگويي براي ساير ملت هاي در حال خيزش را سد كند و هم زمينه تغييرات ساختاري و يا رفتاري موردنظر نظام ليبرال : دموكراسي غرب و حاميان رژيم صهيونيستي را در داخل كشورمان به وجود آورد. بنابراين در هم شكستن مقاومت مردم و مسئولان و تبديل وحدت و انسجام ملي به شكاف بين حاكميت و مردم و حتي ايجاد تخاصم و آشوب، هدف راهبردي اين تحريم ها به حساب مي آيد كه تورم، گراني، كاهش ارزش پول ملي و موانع موجود بر سر راه نقل و انتقالات ارزي و اختلال در مسير ترانزيت كالا به جمهوري اسلامي ايران، زمينه دستيابي به چنين هدفي مي باشند. شرايطي كه مي تواند فرصت طلبان و سودجويان داخلي را نيز به كمك گرفته و سازش و پذيرش خواسته هاي ظالمانه و سلطه جويانه آمريكا و حاميان غربي اش را به عنوان اقدامي در مسير «نجات ملي» تلقي و لذا سازش و عقب نشيني را به نفع سياست موازي آمريكايي ها، يعني فشار و مذاكره توصيه و پيگيري كنند.
حال آنكه در شرايط فعلي، نشان دادن هرگونه ضعف و كوتاه آمدن، لغزيدن به درون پازل(جورچين) تعريف شده دشمن به حساب آمده و او را به تشديد و گسترش تحريم ها به عنوان حربه اي موثر و تعبير آنان فلج كننده، تشويق خواهد كرد. حال آنكه اينك زمان تبديل تهديد دشمن به فرصت و قطع وابستگي از اقتصاد نفتي و وارداتي به نفع استقلال فرا رسيده و اين اشتباه دشمن در بحبوحه بحران اقتصادي غرب بايد تبديل به پاشنه آشيل نظام ليبرال- دموكراسي شود. همانگونه كه تحريم تسليحاتي كشورمان و عدم فروش تجهيزات و كالاهايي به بهانه كاربرد دوگانه و احتمالاً نظامي، زمينه ساز بومي ساختن تجهيزات و تسليحات شده و كشوري كه زماني فشنگ كلاش را بايد با واسطه تهيه مي كرد، توانسته در عرصه تسليحات راهبردي مثل ساخت موشك تبديل به قدرت اول منطقه اي و ايجاد بازدارندگي قطعي شود و يا توفيقات ارزشمند دانشمندان جوان كشورمان در عرصه فناوري هسته اي - در شرايط سخت تحريم و كارشكني- جمهوري اسلامي را در زمره كشورهاي عضو باشگاه هسته اي دنيا قرار داده است.
مقام معظم رهبری در چند سال اخیر بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح و از آن به عنوان روشی مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور یاد کردند؛ روشی که در برابر هجمه های غرب همانند سدی محکم کارآمد شد.
اعمال تحریم های یک جانبه و غیرقانونی، همواره یکی از ابزارهای نظام سلطه برای وارد آوردن فشار به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است، هرچند اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از تسخیر لانه جاسوسی، آمریکا قانون تحریم نظام جمهوری اسلامی ایران را به اجرا گذاشت و در طول سی سال گذشته نیز همواره بر حجم این تحریم ها افزوده شد.
در مقابل اتخاذ چنین رویکردی، مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح و از آن به عنوان روشی مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور یادکردند؛ از این رو در این مقاله به اقتصاد مقاومتی ، الزامات اقتصاد مقاومتي و چالشهاي پيش رو جهت تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي پرداخته می شود.
تعاريف و مفاهيم
واژه مقاومت برگرفته از فعل ثلاثی "قام" می باشد و به معنای به پا خاستن و پایدار ماندن است. فرهنگ معین، مقاومت را از نظر لغوی، ایستادگی و برابری کردن معرفی می کند و آن را از نظر اصطلاحی در مبادرت به نبرد تدافعی، وضعیتی می داند که فرماندهی آن را موضع مقاومتی معرفی کرده و بر اساس همین موضع مقاومتی با تمام قوای خود مبادرت به نبرد می کند(4). بنابراین معنای غالب مقاومت، ایستادگی و پایداری در برابر چیزیست که توازن را چه از بعد داخلی و چه خارجی بر هم زده باشد.
بنا به تعريف برخي از اقتصاددانان از اقتصاد مقاومتي ، اين نوع اقتصاد معمولاً در رويارويي و تقابل با اقتصاد وابسته و مصرف كننده يك كشور قرارمي گيرد كه منفعل نيست و در مقابل اهداف اقتصادي سلطه، ايستادگي نموده و سعي درتغيير ساختارهاي اقتصادي موجود و بومي سازي آن بر اساس جهانبيني و اهداف دارد. براي تداوم اين نوع اقتصاد، بايد هرچه بيشتر به سمت محدودكردن استفاده از منابع نفتي و رهايي از اتكاي اقتصاد كشور به اين منابع حركت كرد و توجه داشت كه اقتصاد مقاومتي در شرايطي معنا پيدا مي كند كه جنگي وجود داشته باشد و در برابر جنگ اقتصادي و همچنين جنگ نرم دشمن است كه اقتصاد مقاومتي معنا پيدا ميكند .
تعاريف مختلف از اقتصاد مقاومتي
· اقتصاد موازی
تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابهی «اقتصاد موازی» است؛ یعنی همانطور كه انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملكرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند كمیتهی امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسكن نمود، امروز نیز بایستی برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تكمیل كند؛ چرا كه انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازیهای مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد كه چه بسا ماهیتاً از عهدهی نهادهای رسمی اقتصادی برنمیآید. پس باید نهادهایی موازی برای این كارویژه ایجاد كند؛ یعنی ما در كشورمان به «اقتصاد پریم» نیاز داریم.
این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست. كما اینكه اكنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهرهمندیم. البته این الگو در مدلهای حكمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقاً در كشورهایی كه از تجربه و توان حكمرانی بیشتری برخوردار باشند وجود دارد و این كشورها از نظامهای چندلایهی سیاستگزاری و ادارهی امور عمومی برخوردارند. به عنوان مثال میتوانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، خیریه و بنگاههای خصوصی در عرصهی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصهی دفاعی و امنیتی كشورهای توسعهیافتهی غربی نام ببریم. البته مهمترین مشكل این الگو این است كه حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصهی اجرا با سؤالات نوینی روبهرو خواهد بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از «بانك مركزی موازی» در یك كشور و سامانبخشی به عرصهی پولی- مالی كشور در دو لایهی دولتی و عمومی وجود ندارد. اما باز هم منطقاً نمیتوان این الگو را در زمرهی مدلهای ادارهنشدنی و غیرمعقول به حساب آورد.
· اقتصاد ترمیمی
تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است كه در پی «مقاومسازی»، «آسیبزدایی»، «خللگیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناكارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویكرد قبلی میگفتیم كه فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده كند، در رویكرد جدید به دنبال آن هستیم كه با بازتعریف سیاستهای نهادهای موجود، كاری كنیم كه انتظارات ما را برآورند. مثلاً در این تعریف، ما از بانك مركزی یا وزارت بازرگانی میخواهیم كه كانونهای ضعف و بحران را در نظام اقتصادی كشور شناسایی كنند و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی، تحریمها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملكردی جهادی ارائه دهند. در مقام تمثیل میتوان گفت این كار شبیه همان كاری است كه «پتروس فداكار» با فروبردن انگشت خود در تَرَك دیوارهی سد انجام داد؛ یعنی باید تركهای ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم كنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاومسازی ساختارهای اجرایی و اداری كشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مكان هم امری دور از ذهن نیست. كشورهای توسعهیافته نیز در برهههایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاومسازی ساختارهای اقتصادی شدند. مثلاً غرب پس از دو شوك نفتی ۱۹۷۹ و ۱۹۸۳ میلادی، اقدام به جایگزینی سوختهای فسیلی با سایر سوختهای نوین كرد؛ بهطوری كه امروزه با قیمتهای بالای یكصد دلار نیز دچار شوك نفتی نمیشود. با این توضیحات ما امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای اجرای این پروژهی ملی و ارزشی هستیم.
· اقتصاد دفاعی
تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه «هجمهشناسی»، «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی كنیم كه مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت میدهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافتهایم كه ابزارها و شیوههای هجمهی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا كنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.
· اقتصاد الگو
چهارمین تعریف نیز این است كه اساساً اقتصاد مقاومتی یك رویكرد كوتاهمدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی كه اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا كوتاهمدت میدانستند، این رویكرد چشماندازی كلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یك اقدام بلندمدت را شامل میشود. این تعریف هم كه به نظر میرسد دور از دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، رویكردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در این رویكرد، ما در پی «اقتصاد ایدهآلی» هستیم كه هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی كه برای جهان اسلام الهامبخش و كارآمد بوده و زمینهساز تشكیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یكی از مؤلفههای مهم الگو میباید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است كه اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد كارآفرینی و ریسكپذیری و نوآوری میشود.
البته همهی این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطهی «عموم و خصوص مِنوجه» دارند، منتها برخی كوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند و البته تركیبی از استراتژیهای مطلوب را نیز برایمان به تصویر میكشند
مفهوم اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتي يعني تشخيص حوزه هاي فشار یا درشرایط کنونی تحریم و متعاقبا تلاش براي کنترل و بي اثر کردن و در شرايط آرماني تبديل چنين فشارهايي به فرصت ، که قطعا باور و مشارکت همگاني و اعمال مديريت هاي عقلايي و مدبرانه پيش شرط و الزام چنين موضوعي است. اقتصاد مقاومتي کاهش وابستگي ها و تاکيد روي مزيت هاي توليد داخل و تلاش براي خوداتکايي است.
و صد البته منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی، یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته چنانکه مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و پیشرفت تعریف میشود.
بنابراین مسئولان و اندیشمندان باید مراقب باشند در راه رسیدن به اقتصاد پویا در دام اقتصاد بسته و خود محور نیفتند.
در واقع هدف در اقتصاد مقاومتی آن است که بر فشارها و ضربههای اقتصادی از سوی نیروهای متخاصم که سد راه پیشرفت جامعه است، غلبه کرد.
اقتصاد مقاومتی تلاشی براي خود اتكايي است نتيجه اقتصاد مقاومتي كاهش وابستگي ها وتاكيد روي مزيت هاي توليد داخل و تلاش براي خود اتكايي است و اين دقيقا خلاف تصور بعضي ها مي باشد كه خيال مي كنند در اقتصاد مقاومتي بايد مردم تن به رياضت اقتصادي بدهند و عرصه زندگي براي آنها سخت شود اقتصاد مقاومتي اين مكان را فراهم مي كند، تا سبك زندگي مردم به سمت حركت جهادگونه و ايستادگي در برابر نقشه هاي دشمن فراهم شود و مردم از سبك زندگي معيشتي بر فرهنگ غرب پرهيز كند در كنار فراهم آمدن چنين زمينه هايي به تعبير رهبر معظم انقلاب بايد تاكيد را به نقش اقتصاد مبني بر دانش و علم در ارتقاي هويت ملي، قدرت سياسي و استقلال كشور گذشت و رشد اقتصاد حقيقي را در گرو توليد ثروت از طريق علم جستجو كرد كه براي تحقق فرمايشات معظم له بايد مواردي از جمله هدفمند شدن ارزهاي مسافرتي و واگذاري ارز مرجع كالاهاي اولويت دار، توجه جدي به شركتهاي دانش بنيان جلوگيري از فروش نفت خام، اصلاح ساختار مالياتي، جلو گيري از واردات كالاهاي غير ضروري و مديریت نمودن واردات،تداوم هدفمندي يارانه ها را به صورت جدي در دستور كار قرار داد تا تبعيت ار فرامين اين بزرگوار مثل هميشه دشمن را كه بعد از نا اميدي فضاي تخاصم با محوريت نظامي در حوزه اقتصاد به طمع افتاده است را سر افكنده و ناكام نماييم .
اقتصاد مقاومتي در نگاه متخصصان
اقتصاد مقاومتی بر پایه اقتصاد مردمی بسته می شود( دكتر ابراهيم رزاقي)
اقتصاد مقاومتي مستقل از اقتصاد ليبرالي جهاني است (دكترابراهيم رزاقي )
اقتصاد مقاومتي خوداتكايي است (رزاقي )
اقتصاد مقاومتی در معنای واقعی کلمه را در همین روستاها که با سختی تلاش می کنند باید دید(رزاقي)
در اقتصاد مقاومتی رفع نیاز اساسی فقط مطرح می شود(رزاقي)
شروع كار در اقتصاد مقاومتي ،فرهنگ اقتصادي است و تا اين مساله اصلاح نشود هيچ گامي در جهت بهبود شرايط و شاخصها موثر نخواهد بود.(دكتر مسعود درخشان )
اقتصاد مقاومتي نيازمند برنامه ريزي استراتژيك و راهبردي است (دكتر درخشان)
تنها برنامه ما در اقتصاد مقاومتي ضربهپذير نبودن نيست بلكه ميتوانيم ضربات مهلكي را وارد كنيم.
اقتصاد مقاومتي راهكار ما براي تعامل با دنياست(درخشان)
اقتصاد مقاومتي در قالب مفهومي الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت و جهاد اقتصادي و همت مضاعف، كار مضاعف است؛ (درخشان )
آسيب شناسي اقتصاد كشور و موانع و نيازمندي هاي تحقق اقتصادي (دكتر عادل پيغامي )
طراحي يك الگوي مشخص از شيوه زندگي متناسب با اقتصاد مقاومتي (پيغامي )
توجه به سرمايه معنوي افراد و جامعه (پيغامي )
توجه به نظام تبليغاتي و رسانه اي منسجم (پيغامي )
واكنش سريع نظام اقتصادي در برابر حملات اقتصادي (پيغامي )
فصل دوم:
پيشينه و طرح تحقيق
طرح مسئله
اعمال تحریم های یک جانبه و محدوديت هاي مالي و تجاري همواره یکی از ابزارهای غیر قانونی نظام سلطه برای وارد آوردن فشار به نظام جمهوری اسلامی ایران در طول سی و دو سال گذشته بوده و مرتبا بر حجم این تحریم ها افزوده است.اين وضعيت با اجرای تحریم خرید نفت ، بانک مرکزی، كشتيراني ، بيمه و... از سوی نظام سلطه به اوج خودش رسيده است. در مقابل اتخاذ چنین رویکردی از سوی غرب، مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح و آن را به عنوان یک روش مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور عنوان کردند. درباره اقتصاد مقاومتي ابتدا بايد درک صحيح از اقتصاد ملي و همچنين فضاي اقتصاد جهاني و متعاقبا فشار مضاعفي که نظام سلطه نسبت به ايران داشته است به دست آوريم . به عبارتي نظام سلطه بعد از نااميدي هايي که در فضاي تخاصم با محوريت نظامي ديد، در حوزه اقتصاد به طمع افتاد.در همين راستا اقداماتي را به صورت پازل وار براي تحت تاثير قرار دادن محيط اقتصادي با هدفهايي که منجر به تضعيف نظام و فشار روي آحاد مردم باشد در دستور کار قرار داده است تا با اين روش پازل خود را کامل کند.مردم ايران طي 33 سال گذشته، اثبات كرده اند كه به راحتي از هر مانعي عبور كرده و هر توطئه اي را در هم مي شكنند.
با اطمينان مي توان گفت تكيه بر قدرت مردم در عرصه جنگ اقتصادي، با توجه به ظرفيت هاي كشور در حوزه هاي گوناگون، عامل مهمي براي پيروزي در اين جنگ خواهد بود. توجه جدي تمامي مسئولان به شعار سال مبني بر توليد داخلي و حمايت از كار و سرمايه ايراني، بايد راهبرد اصلي كشور در جنگ اقتصادي باشد.از سوي ديگر امكانات و تسهيلات كشور اعم از تسهيلات بانكي و... بايد در اختيار كساني قرار گيرد كه داراي روحيه جهاد اقتصادي بوده و با تمام توان، به جز اعتلاي كشور و گره گشايي از مشكلات مردم، به چيز ديگري نمي انديشند.
مبلغ قابل پرداخت 67,000 تومان